loader image

وبلاگ من

هوش هیجانی در خدمات مشتری چیست و چه مزایایی دارد؟
بازاریابی عصبی: آنچه باید بدانید
تجربه خرید شخصی‌سازی شده چیست و چه کمکی به کسب و کارها می‌کند؟
بهبود تجربه مشتری با چت بات و هوش مصنوعی
هوش هیجانی در خدمات مشتری

هوش هیجانی در خدمات مشتری چیست و چه مزایایی دارد؟

اهمیت احساسات در خدمات مشتری چیز تازه‌ای نیست و تقریبا همه کسب و کارهای بزرگ با این حقیقت آشنا هستند. احساسی که مشتریان پس از تعامل با تیم پشتیبانی شما دارند می‌تواند بر تصمیمات خرید آن‌ها تأثیر زیادی بگذارد.  در واقع، ۸۱ درصد از خریداران گزارش کرده‌اند که پس از یک تجربه مثبت از خدمات مشتری، با احتمال بیشتری برای خرید باز می‌گردند. این یعنی احساسات چیزی است که می‌تواند وفاداری مشتری را افزایش دهد، برای شما مشتری جدید به همراه آورد و در مجموع فروش شما را افزایش دهد. برای این که بتوانید در خدمات مشتری خود بهترین شناخت را از احساسات آن‌ها پیدا کنید، شما به چیزی به نام هوش هیجانی نیاز دارید. مفهومی که به افراد کمک می‌کند تا احساسات دیگران را شناسایی کنند و بتوانند به آن‌ها کمک کنند. اما نقش هوش هیجانی در خدمات مشتری چیست و چه مزیت‌هایی دارد؟ در ادامه با ما همراه باشید تا با هم این موضوع را بررسی کنیم. هوش هیجانی چیست؟ هوش هیجانی (EI) طیفی از مهارت‌ها است که به ما کمک می‌کند تا احساسات خود را بشناسیم، درک و مدیریت کنیم و همچنین تمام این مهارت‌ها را برای شناسایی، درک و تأثیرگذاری بر احساسات دیگران به کار ببریم. این هوش شامل مواردی مانند خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزه درونی، همدلی و مهارت‌های اجتماعی است که برای برقراری ارتباط با دیگران ضروری به‌شمار می‌رود. هوش هیجانی یک ویژگی ضروری برای همه افراد است. اما برای تیم‌های پشتیبانی مشتری، EI می‌تواند به معنای صدایی آرام در آن سوی تلفن باشد تا به مشتری این فرصت را بدهد که بتواند به راحتی مشکل را توضیح دهد. به کمک این ویژگی، تیم پشتیبانی می‌تواند حتی اگر مشتری عصبانی‌ است به آرامی راه‌حل را برای او توضیح دهد و او را آرام کند. به این ترتیب، می‌توانید با گنجاندن هوش هیجانی در خدمات مشتری، مشتریان راضی‌تری داشته باشید و خدمات بهتری به آن‌ها ارائه دهید. مزایای استفاده از هوش هیجانی در خدمات مشتری تجربه نشان داده تیم‌های پشتیبانی که هوش هیجانی خوبی دارند می‌توانند تعاملات مثبت‌تری و تجربه خدمات مشتری بهتری‌ را شکل دهند. همانطور که می‌دانید خدمات مشتری بیشتر مربوط به مدیریت روابط و حل مشکلات است. بنابراین یک تیم خدمات مشتری که بتواند شکایات را به شیوه‌ای دلپذیر رسیدگی کند، به آرامی احساسات برآمده از موقعیت‌های ناامیدکننده را با آرامش و به موقع رام کند و بتواند به طور کامل روی مشتری تمرکز کند، برند شما را متمایز می‌کند. برخی از مزایایی که استفاده از هوش مصنوعی در خدمات مشتری می‌تواند برای برند شما به همراه آورد: افزایش وفاداری و ارجاع مشتری وقتی مشتریان شما تجربه مثبتی با نمایندگان خدمات مشتری برندتان داشته باشند، به احتمال زیاد به برند شما وفادار می‌مانند و شما را به دیگران هم معرفی می‌کنند. خوشحال کردن مشتریان خود به کسب درآمد و حفظ وفاداری بسیار کمک می‌کند. بهبود رضایت شغلی نماینده خدمات مشتری وقتی نمایندگان خدمات مشتری شما آموزش مهارت‌های هیجانی هوش هیجانی ببینند، بهره‌وری و انگیزه بیشتری برای خوشحال کردن مشتریان دارند. این مهارت‌های خدمات مشتری اغلب به بازخورد مثبت‌تر مشتری تبدیل می‌شود که باعث انگیزه بیشتر تیم می‌شود. افزایش فروش وقتی تیم پشتیبانی مشتری شما به داشتن مهارت‌های مثبت در خدمات مشتری شناخته می‌شود، احتمال جذب مشتریان جدید و افزایش فروش وجود دارد. افزایش حفظ مشتری ۷۲ درصد از مشتریان تنها پس از یک تجربه بد، برندی که از آن خرید می‌کنند را تغییر می‌دهند. بنابراین، با اطمینان از ایجاد یک ارتباط مثبت، حتی با مشتریان بی‌ادب یا زیاده‌خواه، تیم‌های پشتیبانی شما می‌توانند حالات عاطفی مثبتی ایجاد کنند و از انتظارات مشتری و اعتماد به برند حمایت کنند. هوش هیجانی در خدمات مشتری چگونه به کار می رود؟ اگرچه گنجاندن EI در خدمات مشتری کار چندان سختی نیست، اما حوزه‌های حیاتی وجود دارد که برای استفاده صحیح از این مهارت در کسب و کارتان باید از آن‌ها آگاه باشید. همانطور که پیش‌ از این نیز گفتیم، تاثیر استفاده از هوش هیجانی در خدمات مشتری بسیار بیشتر از آن چیزی است که فکر می‌کنید. در واقع، با درک نیازها و خواسته‌های مشتری، می‌‎توانیدیک  تجربه مشتری شحصی سازی شده را شکل دهید و تأثیر مثبت بیشتری بر مصرف‌کنندگان‌تان بگذارید. اما مسئله اینجاست که هوش هیجانی، مهارتی نیست که همه افراد از آن بهره‌مند باشند. این یعنی ممکن است برخی از اعضای تیم یا حتی خود شما نیاز به آموزش و تجربه عملی داشته باشید. بنابراین از آنجا که این مهارت را می‌توان با تمرین تقویت کرد، می‌توانید به کمک روش‌های مختلف بیشتر درباره آن بدانید و خدمات بهتری را به مشتریان ارائه دهید. در ادامه، به برخی از انواع استراتژی‌هایی که به کسب و کارها کمک می‌کند تا هوش هیجانی را در خدمات خود بگنجانند اشاره می‌کنیم: توسعه مهارت های خود مدیریتی برخلاف سایر فعالیت‌های توسعه برند که باید کارهایی در ارتباط با برند انجام شود، برای بهبود هوش هیجانی در خدمات مشتری شما باید مهارت‌هایی مربوط به خودتان را بهبود ببخشید. خودآگاهی و خود مدیریتی یکی از مهم‌ترین این مهارت‌ها به‌شمار می‌رود. این دو مهارت، جدایی‌ناپذیرند. با این حال، کنترل احساسات یک چیز است و مقابله با استرس ناشی از قرار گرفتن در موقعیت‌های خسته‌کننده و تکراری در طول روز یک چیز دیگر. به همین دلیل، مدیریت استرس در خدمات مشتری از اهمیت بسیار بیشتری نسبت به سایر مهارت‌ها برخوردار است. آموزش مهارت‌‌های مدیریت استرس همچنین به شما کمک می‌کند تا در موقعیت‌های حساس نیز بر خود کنترل داشته باشید. برای نمونه، وقتی احساس کردید که اوضاع دارد از کنترل خارج می‌شود، کمی استراحت کنید و پس از آماده شدن به کار برگردید تا بهره‌وری شما کاهش پیدا نکند. آموزش همدلی با دیگران همدلی نقش اساسی در تجربه مشتری شما بازی خواهد کرد. در واقع، همدلی همواره به عنوان یکی از مهارت‌های کلیدی هوش هیجانی به‌شمار می‌رود که به کسب و کارها در ارائه خدمات سطح بالا به مشتری کمک می‌کند. با این حال، قبل از اینکه بتوانید خود را به جای دیگران قرار دهید و بفهمید که آن‌ها چگونه و چرا احساس خاصی دارند، باید بتوانید احساسات خود را بشناسید و درک کنید. اما یکی از کارهایی که می‌توانید برای درک مشتریان، به‌خصوص مشتریان شاکی و ناامید انجام دهید، تنها فهمیدن این است که

ادامه مطلب »
بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی: آنچه باید بدانید

آیا تا به حال شده که چیزی را فقط به خاطر این که «تعداد محدودی از آن وجود داشته» بخرید یا مارکی ناشناس را خریداری کنید و ندانید که چرا آن را انتخاب کرده‌اید؟ پشت همه این خریدهای عجیب و غریبی که داریم دلایلی وجود دارد که به عنوان نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی شناخته می‌شوند؛ کارهایی که باعث می‌شود کسب و کارها به طور غیرمستقیم افراد را به خرید محصولاتشان سوق دهند. بازاریابی عصبی یا Neuromarketing البته که مفهوم تازه‌ای نیست و ده‌ها سال است که در بازاریابی و فروش حضور فعال داشته است. اما برخلاف نتایج درخشان آن همچنان بسیاری از کسب و کارها از این مفهوم و مزایای آن غافل هستند. با این تفاسیر، اگر شما نیز درباره نورومارکتینگ و دنیای آن کنجکاو شده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم ادامه این مقاله را از دست ندهید. بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ چیست؟ بازاریابی عصبی، مطالعه چگونگی واکنش مغز افراد به تبلیغات و سایر پیام‌های مرتبط با برند با نظارت علمی بر فعالیت امواج مغزی، ردیابی چشم و پاسخ پوست است. این تکنیک روشی برای پیش‌بینی تصمیم خریداران است تا بازاریابان بتوانند از اطلاعاتی که به دست می‌آورند برای ایجاد محتوای وب سایت‌ها، لوگوها و مطالب رسانه‌های اجتماعی استفاده کنند. به کمک نورومارکتینگ، تجارت‌ها حتی می‌توانند عواطف و احساسات مصرف‌کنندگان خود را تغییر دهند و عواملی که مانع تصمیم‌گیری آن‌ها می‌شود را کاهش دهند. احتمالا به همین دلیل است که فرانسیس کریک، برنده جایزه نوبل، بازاریابی عصبی را یک فرصت حیرت‌انگیز برای کسب و کارها می‌داند و معتقد است هر کسی باید از این موقعیت استفاده کند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ و سرآمد در جهان، مانند NBC، Time Warner و البته فیسبوک مدت‌ها است از Neuromarketing بهره‌ می‌گیرند. حتی فیسبوک به تازگی با کمک محققان گروه علوم اعصاب مایکروسافت و مغز گوگل، مغز کاربران خود را در حالی که آن‌ها در حال بررسی اخبار موردعلاقشان بودند مطالعه کرده است تا بتواند پیشنهادات بهتری به آن‌ها ارائه دهد. بدین ترتیب، تجارت‌ها می‌توانند سیگنال‌های عصبی و سایر سیگنال‌های فیزیولوژیکی مشتریان خود را برای به دست آوردن بینشی در مورد انگیزه‌ها، ترجیحات و فرآیندهای تصمیم‌گیری آن‌ها بررسی کنند. آن‌ها همچنین می‌توانند از این تحقیق برای پیش‌بینی نحوه عملکرد یک محصول، خدمات یا کمپین بازاریابی خاص نیز کمک بگیرند. این تکنیک همچنین از ابزارهای خاصی مانند FMRI یا تصویربرداری مغزی (EEG) برای کسب این اطلاعات استفاده می‌کند. مفاهیم عمقی نورومارکتینگ به گفته دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل در سال ۲۰۰۲،  علوم اقتصادی ما دو مغز داریم. مغز منطقی که تنها بر تصمیمات ما تأثیر می‌گذارد و مغز اولیه که توجه ناخودآگاه، اعتماد، به خاطر سپردن و شهود را هدایت می‌کند. primary brain بیشتر مسئول تصمیم‌گیری است و مغز منطقی پس از تصمیم‌گیری و توصیف و توجیه آن‌ها فعال می‌شود. مغز اولیه از 6 محرک تشکیل شده و بخشی است که بازاریابان باید تمرکز خود را بر روی آن بگذارند تا پیام خود را به درستی منتقل کنند. این شش محرک عبارتند از: شخصی: اغلب به بقا و رفاه ما توجه دارد. برای تحریک این بخش، به این فکر کنید که بر روی نقاط دردناک مخاطبان خود تمرکز کنید و ببینید چگونه می‌توانید آن‌ها را حل کنید. متضاد: تصمیم‌گیری را تسریع می‌کند. بازاریابان می‌توانند با ارائه گزینه‌های انتخاب آسان به مشتریان، تبلیغات خود را متضاد کنند تا تلاش شناختی را کاهش دهند. ملموس: به دنبال چیزی آشنا، دوستانه و فورا قابل تشخیص است. بازاریابان می‌توانند از شواهد ملموس، اصطلاحات آشنا، الگوها و موقعیت‌ها برای ایجاد پیام‌های تبلیغاتی قابل لمس و در دسترس به طور خودکار استفاده کنند. به یاد سپارنده: بیشتر اطلاعات را فراموش می‌کند، بنابراین بازاریابان باید پیام‌هایی با شروع و پایان قوی ایجاد کنند تا توجه و حفظ را جلب کنند. تصویری: به شدت به تصاویر پاسخ می‌دهد و سریع تصمیم می‌گیرد. بنابراین بازاریابان باید مطالب بازاریابی تصویری جذابی ایجاد کنند که مخاطب را جذب کند. احساسی: برای تصمیم‌گیری طراحی شده است. بازاریابی احساسی از طریق پیام‌های به یادماندنی بر مغز اولیه تأثیر می‌گذارد. نورومارکتینگ چه کاربردهایی دارد و چگونه بر مصرف کنندگان تاثیر می گذارد؟ تصور کنید که در یک وب سایت تجارت الکترونیک با هزاران محصول و صدها دسته‌بندی در حال گشت و گذار هستید. چه چیزی را انتخاب می‌کنید و چرا؟ در این انتخاب و تصمیم‌گیری، بدون شک مغز شما بیشترین تاثیر را دارد. حتما دیده‌اید که اکثر فروشگاه‌های حضوری و آنلاین، از تابلوهایی با رنگ‌های نئونی بزرگ و با رنگ روشن استفاده می‌کنند. به این ترتیب آن‌ها می‌توانند توجه مخاطب را به گونه‌ای جلب کنند که او مجبور به ورود به فروشگاه یا کلیک روی یک بخش شوند. اما چه چیزهایی در نورومارکتینگ استفاده می‌شود تا بر روی رفتار مخاطب تاثیر ایجاد شود؟ انگیزه: نیازهای اساسی و ضرورت‌های امنیتی می‌تواند مشتری را برای خرید محصولات و خدمات ترغیب کند. ادراک: مشتریان بر اساس تبلیغات، بررسی ها یا بازخورد رسانه‌های اجتماعی، تصوری درباره محصولات ایجاد می‌کنند. این تصور نقش بسزایی در تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید دارد. یادگیری: مشتریان از محصولات برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن محصول استفاده می‌کنند. این عامل به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیم خرید خود را تکرار کنند یا به برند دیگری روی آورند. نگرش‌ها و باورها: مشتریان نگرش‌ها و باورهای خاصی دارند که باعث می‌شود به شیوه‌های خاصی نسبت به یک محصول رفتار کنند. این احساسات نقش عمده‌ای در تعریف تصویر برند از یک محصول دارند. به این ترتیب، نورومارکتینگ با شناسایی نقاط تاثیرگذار بر رفتار افراد و ارائه محرک‌هایی مرتبط یا متضاد با آن‌ها، کاری می‌کند که مصرف‌کنندگان بسیاری از رفتارها را انجام دهند. این است که بازاریابی عصبی در بسیاری از بخش‌های دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی نفوذ کرده و بسیار طرفدار پیدا کرده است. در مجموع، بعضی از استفاده‌های نورومارکتینگ عبارتند از: تست طراحی محصول تست تجربه کاربر تست A/B برای مقایسه اثرات تبلیغات مشابه بهینه‌سازی کال تو اکشن، مانند از وب سایت ما بازدید کنید ارزیابی تاثیر عصبی تصاویر در تبلیغات برندسازی مجدد البته خوب است بدانید که انجام این تحقیقات ممکن است کمی هزینه‌بر باشد. اما در نهایت، می‌توانید با رشدی که برند پس از استفاده از بازاریابی عصبی می‌کند هزینه‌ها را جبران کنید. مزیت های استفاده از نورومارکتینگ در بازاریابی برند اضافه شدن نورومارکتینگ به برنامه برندسازی شما می‌تواند مزایای زیادی

ادامه مطلب »
تجربه خرید شخصی سازی شده چیست

تجربه خرید شخصی‌سازی شده چیست و چه کمکی به کسب و کارها می‌کند؟

شخصی‌سازی خرید مشتریان دیگر یک انتخاب برای کسب و کارهایی که می‌خواهند تجربه خریدی عالی ارائه کنند نیست و امروز یک عنصر ضروری برای باقی ماندن در دور رقابت است. مشتریان اکنون در هنگام تعامل با برندها انتظار تجربه‌ها کاملاً شخصی‌ را دارند و اگر آن را به دست نیاورند، به احتمال زیاد به سراغ برندهای دیگر خواهند رفت. اما تجربه خرید شخصی سازی شده چیست و چگونه می‌تواند به برند کمک کند؟ این راهنما به شما کمک می‌کند تا درباره نکات شخصی‌سازی بیاموزید و استراتژی تجربه مشتری خود را بر اساس بهترین شیوه‌ها بسازید. تجربه خرید شخصی سازی شده چیست؟ تجربه خرید شخصی سازی شده و دادن خدمات شخصی به مشتری ارائه تجربیاتی برای مشتری است که متناسب با نیازها و ترجیحات فردی مصرف‌کننده تهیه می‌شود. شخصی‌سازی اغلب باعث می‌شود که مشتریان احساس ارزشمندی کنند و این احساس وفاداری به برند را نیز به آن‌ها القا می‌کند. ایمیل‌ها، پیشنهادات شخصی و پیام‌رسانی اختصاصی نمونه‌ای از انواع این شخصی‌سازی به‌شمار می‌روند؛ هرچند که اگر قصد دارید تجربه‌ای بی‌نظیر به مشتری خود ارائه دهید بهتر است به جای یک محصول، کل سفر خرید او را شخصی‌ کنید. اما برای تجربه خرید شخصی باید چه کرد؟ شما می‌توانید به کمک داده‌هایی که مشتری به شما ارائه می‌دهد و آن‌هایی که از تعامل با او به دست می‌آورید بخش‌های مختلفی از سفر خرید مشتری را مانند صفحه لندینگی که مشاهده می‌کند را شخصی‌سازی کنید. بدین ترتیب مشتری شما تجربه‌ای منحصر به فرد از خرید خود به‌دست خواهد آورد و به احتمال بیشتری برای خریدهای بعدی از شما نیز بازمی‌گردد. مزایای تجربه خرید شخصی سازی شده چیست؟ شاید در گذشته اکثر مشتریان از این که برندها اطلاعاتی درباره آن‌ها داشتند و پیشنهاداتی شخصی به آن‌ها ارائه می‌دادند می‌ترسیدند. اما این روزها مشتریان نه‌تنها انتظار دارند شما آن‌ها را بشناسید بلکه می‌خواهند که درباره پیشنهادات شخصی خود بشنوند تا خرید راحت‌تری داشته باشند. طبق گزارشی که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد مشتریان دوست دارند برندها آن‌ها را بشناسند تا مجبور نباشند در هربار خرید خواسته‌های خود را تکرار کنند. اما تجربه خرید شخصی چه مزایایی دارد؟ تجربه مشتری سریعتر و راحت تر با کمک تجزیه و تحلیل داده‌های مشتری، می‌توانید اولویت‌های مشتری، سابقه حساب، خریدها و بازگشت‌ها و تعاملات بین کانال‌های خدمات را پیگیری کنید. وقتی مشاهده این داده‌ها برای تیم خدمات مشتری شما آسان باشد، پاسخ دادن به سؤالات آن‌ها را نیز آسان‌تر می‌کند و می‌توانید سریع‌تر مشکلات مشتریان را حل کنید. تعامل با مشتری را بهبود می بخشد شخصی‌سازی تعامل با مشتری را افزایش می‌دهد. مشتریان زمانی که در پیام‌های دریافتی نقاط تماس می‌ببینند تعامل بیشتری با برند خواهند داشت. این یعنی، اگر شما یک ایمیل شخصی‌ برای مشتری خود ارسال کنید ۱۴۰ درصد احتمال بیشتری دارد که از ایمیل کلیک دریافت کنید. وفاداری مشتری را افزایش می دهد در نتیجه افزایش تعاملی که مشتری تجربه می‌کند، وفاداری او به برند نیز افزایش می‌یابد. مشتریان دوست دارند از برندهایی خرید کنند که علایق آن‌ها را می‌دانند به آن‌ها به عنوان شخص می‌نگرند. به دنبال همین زنجیره، تجربه خرید شخصی زمانی که باعث افزایش وفاداری مشتری شود بازده سرمایه‌گذاری را نیز بهبود می‌بخشد. این روش همچنین به شما کمک می‌کند تا مشتریان جدیدی به دست آورید. طبق یک مطالعه مک کینزی، ۷۶ درصد از مصرف‌کنندگان تمایل دارند از تجارتی خرید کنند که تجربه شخصی‌سازی شده‌تری از آن دریافت کرده‌اند. چطور استراتژی خرید شخصی سازی شده بسازیم اما کلید ساختن تجربه خرید شخصی سازی شده برای مشتری داشتن استراتژی و برنامه‌ریزی برای این کار است. در ادامه می‌توانید را پیدا کنید که به برند شما در داشتن تجربه مشتری مثبت کمک می‌کند. بدانید مشتریان شما چه کسانی هستند و چه می خواهند اولین قدم در ساختن استراتژی این است که مشخص کنید مشتریان شما چه کسانی هستند و چه نوع خدمات شخصی‌‌ای را می‌خواهند. برای نمونه شخصیت‌های مشتریان‌تان ویژگی‌های جمعیت شناختی، علایق و رفتارهای خرید، مکان خوبی برای شروع است. بنابراین می‌توانید چندین پرسونا ایجاد کنید تا افراد مختلفی را که کسب و کار شما جذب می کند به تصویر بکشید. سپس علاوه بر اینکه مشتریان شما چه محصولات یا خدماتی را می‌خواهند، می‌توانید به این فکر کنید که چگونه می‌خواهند این اطلاعات و توجه را دریافت کنند. برای مثال، اگر شما یک برند موادغذایی هستید، توصیه‌های محصول و ایمیل‌های شخصی‌شده احتمالاً برای مشتریان شما مهم خواهند بود، در حالی که خریداران بوتیک ممکن است خواهان تجربه‌های فردی یا مشاوره‌های مد کاملاً شخصی باشند. در هر صورت، قبل از اینکه بتوانید انتظارات مشتریان خود را برآورده کنید و از آنها فراتر بروید، باید این نیازها را درک کنید و بشناسید. معیارهای مهم شخصی سازی را تعریف کنید طبیعی است که قبل از اینکه بتوانید تجربیات مشتری را شخصی‌سازی کنید، باید یکسری داده‌ها و اطلاعات به دست آورید. مثلا از خود بپرسید چه نوع داده‌ای برای اطلاع‌رسانی‌های برند مفیدتر است. البته این که چه داده‌ای می‌تواند اطلاعات ایده‌آل را به شما بدهد به نیازهای کسب و کار و صنعت شما بستگی دارد. اما تعدادی از رایج‌ترین انواع داده‌های جمع‌آوری‌شده عبارتند از: موقعیت مکانی مشتری جمعیت‌شناسی رفتار در سایت سابقه خرید تاریخچه جستجو در سایت پس از این که اطلاعاتی را که برای هدف مشتریانتان مفید است را مشخص کردید، می‌توانید شروع به جمع آوری اطلاعات از آن‌ها به روش‌های مسقیم و شفاف‌تر کنید. برای این کار نظرسنجی آسان‌ترین کار است اما می‌توانید از روش‌های خلاقانه‌تر نیز کمک بگیرید. برای مثال، اگر محصولی مرتبط با سلامت پوست ارائه می‌دهید، ممکن است از مشتریان در مورد عادات غذایی، روال ورزش یا عوامل محیطی بپرسید. این کار به شما این امکان را می‌دهد نه تنها محصولی را که می‌خرند را شخصی‌سازی کنید، بلکه تلاش‌هایی که باید برای تجربه خرید شخصی مشتری در آینده نیز انجام دهید را بدانید. جمع آوری بازخورد و بهینه سازی هیچ تلاشی برای شخصی‌سازی تجربه مشتری هرگز کامل نیست و نخواهد بود. بنابراین بهتر است به جای انتظار برای بی‌نقص شدن استراتژی خود کاری را شروع کنید و در ازای آن از مشتریان خود بازخورد دریافت کنید. می‌توانید این کار را از طریق پیوندهایی به نظرسنجی‌ها در صفحات محصول یا هنگام پرداخت انجام دهید. همچنین می‌توانید تعاملات خدمات مشتری را نیز تجزیه و تحلیل

ادامه مطلب »
چت بات و تجربه مشتری

بهبود تجربه مشتری با چت بات و هوش مصنوعی

همزمان با پیشرفت فناوری و تکنولوژی، نیازها و انتظارات افراد از صاحبان کسب و کار و خدمات بیشتر می‌شود، پس آن‌ها باید به‌دنبال راهکاری برای افزایش کارآیی و بهبود تجربه‌ی مشتریان خود باشند. یکی از تاثیرگذارترین و مفیدترین روش‌ها، استفاده از هوش مصنوعی و ربات‌های چت برای تسریع در روند پاسخ‌دهی و حل مشکلات رایج کاربران است. در این مقاله می‌خواهیم نگاهی به تکنولوژی چت‌بات‌ و نقش آن در بهبود تجربه‌ی مشتری بیندازیم. چت بات چیست؟ چت‌بات یا همان ربات‌هات چت یک برنامه کامپیوتری مبتنی بر هوش مصنوعی هستند که مکالمه انسان را از طریق متن و صوت شبیه‌سازی می‌کنند. درواقع وظیفه‌ی این سرویس هوشمند، پاسخ سریع به سوالات و مشکلات کاربران چه به‌صورت تایپی و چه با  صحبت‌کردن است. ربات‌های چت با استفاده از پایگاه داده و کلمات و عبارات کلیدی خاصی که در حافظه‌ی خود دارند، به پرسش‌های افراد جواب می‌دهند. اگرچه احتمال بروز مشکل و عدم تطابق درخواست کاربر با پاسخ دریافتی وجود دارد اما همچنان تحقیقات نشان‌داده که حدود ۸۰ درصد از سوال‌ها به‌درستی جواب داده‌ می‌شوند. این پلتفرم کاربردی نه تنها به سوالات پاسخ می‌دهد بلکه مشتریان را به سمت محصولات و خدمات برتر و توصیه‌شده، راهنمایی می‌کند. بات‌های گفتگو با استفاده از علم یادگیری ماشین (ML) و شناسایی رفتارها و الگوهای خرید مشتریان، اطلاعات جدیدی به‌دست می‌آورند. سپس از آن برای شخصی‌سازی پیام‌ها، رفع نیاز خریداران و درنتیجه افزایش وفاداری و بازگشت مشتری استفاده می‌کنند که باعث تحول عظیمی در آینده بازاریابی با هوش مصنوعی می‌شود. چت‌بات‌های سفارشی‌سازی‌شده همانند دستیارهای مجازی عمل می‌کنند و از آن‌ها می‌توان در کنترل بلندگوها و دستگاه‌های خانه هوشمند، پلتفرم‌های چت مانند لاین، فیسبوک، واتس‌اپ و… استفاده‌کرد. چت بات ها چگونه کار می کنند؟ اولین ربات‌ چت نظیر ELIZA برای شبیه‌سازی یک روان‌درمانگر ساخته‌شد. ELIZA با استفاده از کلمات کلیدی و تطبیق الگو، به سوالات کاربران پاسخ می‌داد. نسخه‌ی بعدی چت‌بات‌ها شامل SmarterChild بود که به‌عنوان یک دستیار دیجیتال ابتدایی، اطلاعات درخواستی مانند زمان نمایش فیلم‌ها و گزارش‌های آب‌وهوایی را ارائه می‌کرد. ساده‌ترین شکل یک سیستم چت مکالمه شامل تجزیه ورودی مشتری و سپس اسکن پایگاه داده برای جستجوی مقالات مرتبط با کلمه یا عبارات کلیدی خاص موجود در درخواست مشتری است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت که همانند یک سیستم بازیابی اسناد و بر اساس کلمات کلیدی عمل می‌کند که درصد خطا نیز در آن‌ وجود دارد. طی سال‌های بعد، سازندگان و توسعه‌دهندگان با اعمال تکنیک‌ها و فناوری‌های جدید و پیچیده‌تر، تلاش خود را برای درک بهتر پرسش‌های افراد و ارائه پاسخ‌های مفیدتر کردند. امروزه با استفاده از تکنولوژی‌های به‌روز و با بهره‌گیری از مقادیر عظیم داده و قدرت پردازش قوی‌تر، پیشرفت چشم‌گیری در زمینه‌ی بهبود کیفیت تصمیم‌گیری‌ ربات‌های چت اتفاق افتاده‌است. به‌نحوی که یک چت‌بات مجهز به هوش مصنوعی قادر است تا از هر تعامل با مشتری آموزش ببیند و از آن برای بهبود عملکرد در تعامل بعدی استفاده کند. درحال حاضر چت‌بات‌های سفارشی با استفاده از پردازش زبان طبیعی (NLP) و درک زبان طبیعی (NLU)، گفتار انسان‌ها را بسیار بیشتر درک کرده و مقصود نهایی کاربر را تشخیص و هوشمندانه‌تر جواب می‌دهند. درنتیجه هر روز، آینده بازاریابی با هوش مصنوعی درخشان‌تر و امیدوارکننده‌تر می‌شود تا جایی که نرخ رشد ۱۳۶ درصدی برای سازمان‌های استفاده‌کننده از ربات‌های چت، پیش‌بینی شده‌است. ربات های چت چه نقشی در تجارت و کسب و کار دارند؟ ربات‌های گفتگو طی سال‌های اخیر در زمینه‌های مختلفی همچون مالی، مد، صنایع زیبایی، مسافرتی، خدماتی و… مورد استفاده قرار گرفتند. آن‌ها به شرکت‌ها و سازمان‌ها کمک می‌کنند تا سرعت خدمات‌رسانی خود را افزایش دهند. از جمله مهم‌ترین کاربردهای چت‌بات در تجارت به شرح زیر است: پشتیبانی بخش تماس و پاسخگویی بات‌های مکالمه و چت مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند خدماتی مانند تغییر رمز عبور، اعلام موجودی حساب، امور مربوط به پرداخت قبوض و بسیاری از کارهای مشابه دیگر را بدون نیاز به منابع انسانی انجام دهند. ارائه پشتیبانی به کارکنان بات‌های گفتگو قادر هستند تا به کارمندان و کارکنان بخش مدیریت، پشتیبانی، ارتباط با مشتری و… برای بهبود خدمات‌رسانی کمک کنند. برای مثال اموری همچون دسترسی سریع به شماره تلفن‌ها، جمع‌آوری ایمیل مشتریان، خوش‌آمدگویی به کاربران سایت و… از جمله کاربردهای این پلتفرم است. استفاده از چت بات به عنوان دستیار دیجیتال شخصی ربات‌های چت علاوه بر نقشی که در صنایع و کسب و کارها ایفا می‌کنند، به‌عنوان دستیار مجازی شخصی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. افراد می‌توانند از آن‌ها برای رزرو هتل، سفارش مواد غذایی، جستجوی نزدیک‌ترین شعبه‌های یک فروشگاه و… بهره بگیرند. همچنین برخی از چت‌بات‌ها و دستیارهای مجازی سفارشی و پیشرفته مانند گوگل‌هوم، الکسا آمازون، سیری (Siri) اپل و کورتانا (Cortana) مایکروسافت، کارهای متنوع و بی‌شمار دیگری را هم انجام می‌دهند. برای مثال از گوگل‌هوم برای کنترل لوازم خانگی هوشمند، یادآوری قرارها، تعریف داستان یا لطیفه، پخش موسیقی دلخواه و… استفاده می‌شود. در هر یک از این موارد، هوش مصنوعی برای تقویت و بهبود عملکرد و مهارت‌های انسانی به کارگرفته‌شده است و برای جایگزینی کامل ربات به‌جای انسان نیست. تحقیقات نشان‌داده که ۸۰ درصد از مدیران و گردانندگان بیزینس معتقدند که چت‌بات‌ها در کنار نیروی انسانی بسیار موثرتر واقع می‌شوند. پس به‌کارگیری استراتژی فروش با هوش مصنوعی همانند ربات‌های چت، تاثیر بسیار زیادی در رشد و موفقیت کسب و کارها دارد.   ربات های چت چه مزایایی دارند؟ صنایع و مشاغل دارای ربات‌های گفتگو ، ۲.۱ برابر کسب و کارهایی که از این فناوری استفاده نمی‌کنند، عملکرد بهتری دارند. همچنین طی تحقیقات انجام‌شده ۶۴ درصد از نمایندگان دارای چت‌بات، بیشتر وقت خود را صرف حل مشکلات پیچیده می‌کنند درحالی که ۵۰ درصد بیزینس‌های فاقد چت‌بات، زمانشان را به این کار اختصاص می‌دهند. بنابراین میزان اهمیت به‌‌کارگیری این تکنولوژی به خصوص در کسب و کارها بسیار واضح و روشن است اما در ادامه برخی دیگر از مزایای ربات‌های چت را نیز بیان می‌کنیم. ارتباط سریع و راحت با کاربر چه از طریق چت و چه از طریق صحبت‌کردن ارائه‌ی پاسخ‌های فوری در تمام ساعات شبانه‌روز و روزهای هفته جلوگیری از اتلاف وقت مشتری و کاربر برای پاسخگویی به پرسش‌های متداول ارائه‌ی پیشنهادات و توصیه‌های مفید برای خرید محصولات و یا استفاده از خدمات خاص بهبود تجربه‌ی مشتری و افزایش فروش و وفاداری آزادکردن زمان کارکنان برای رسیدگی به مشکلات و مسائل مهم‌تر کاهش

ادامه مطلب »
تاثیر ترندهای تجربه مشتری بر وفاداری مشتری

ترندهای تجربه مشتری و تأثیر آن بر میزان وفاداری مشتریان

تجربه خرید مثبت و به‌یاد ماندنی برای مشتری، همان چیزی است که ما از آن به عنوان معامله برد-برد یاد می‌کنیم. اگر مشتری از خرید خود یک تجربه استثنایی داشته باشد، اصطکاک به حداقل می‌رسد، تعامل به حداکثر می‌رسد و باعث می شود مشتریان احساس کنند که شنیده می‌شوند و مورد قدردانی قرار می‌گیرند. اگر دقت کرده باشید، افراد همیشه کسب و کارهایی را به هم معرفی می‌کنند که تجربه خوبی از خرید آن داشته‌اند و خود نیز برای خرید دوباره به همان برند باز می‌گردند. پس بیاید تا کمی درباره ترندهای تجربه مشتری صحبت کنیم و ببینیم چه تاثیراتی بر میزان وفاداری مشتریان ما خواهد داشت. تجربه مشتری چیست؟ CX یا تجربه مشتری، به هر کاری گفته می‌شود که یک کسب و کار یا سازمان انجام می‌دهد تا مشتریان خود را در اولویت قرار داده و بتواند به نیازهای آن‌ها پاسخ دهند. اما شاید برایتان این سوال پیش بیاید که چه چیزی تعیین‌کننده یک تجربه مشتری مثبت یا منفی است؟ فرض کنید شما یک کافی‌شاپ دارید و مشتری از شما درخواست یک کاپوچینو می‌کند. اگر شما از همان لحظه‌ای که مشتری وارد می‌شود متوجه او شوید، به او خوش‌آمد ‌بگویید، به سرعت سفارش او را بگیرید و در کنار کاپوچینوی او یک عدد شکلات یا بیسکوییت رایگان نیز هدیه دهید، مشتری احساس خوبی از این خرید خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر مشتری وارد کافه شود و کسی را پیدا نکند، مجبور شود مدت زیادی را برای تحویل سفارش منتظر بماند و در نهایت نیز به جای کاپوچینو، هات چاکلت دریافت کند، تجربه منفی خواهد داشت و دیگر به این کافه برنمی‌گردد. بنابراین، می‌توانیم بگوییم چهان عنصر تجربه مشتری عبارتند: برند محصول قیمت خدمات همانطور که می‌بینیم، در عصر حاضر نحوه ارائه خدمات دقیقا به اندازه کیفیت خدماتی که به مشتری ارائه می‌شود اهمیت دارد. در کسب و کارهایی مانند دیجیتال مارکتینگ، مشتری سفری را با برند همراه می‌شود؛ به همین دلیل تجربه‌ای که او از این همکاری به دست می‌آورد، در سطح عناصر حیاتی و بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. تاثیر تجربه مشتری بر وفاداری به برند شما به عنوان صاحب یک برند، باید بدانید که مشتریان امروزی همیشه، حتی اگر از محصول یا خدمات انتخابی فعلی خود رضایت داشته باشند، به دنبال خدمات یا محصول بهتر بعدی هستند. بنابراین باید بتوانید با دنبال کردن ترندهای تجربه مشتری و ساختن یک تجربه مثبت توجه مخاطب خود را حفظ کنید و کاری کنید که برای دفعات بعدی به جای انتخاب رقبا، دوباره شما انتخاب شوید. مشتری‌ای که از خدمات شما رضایت دارد، به احتمال بیشتری برای خرید دوم هم شما را انتخاب می‌کند تا این که ریسک انتخاب یک برند جدید و ناشناخته را به جان بخرد. از سوی دیگر، برای برندها نیز هزینه جذب مشتری جدید بسیار بیشتر از حفظ مشتریان فعلی است و در این بازار کسی موفق است که بتواند مشتریان خود را به طرفداران واقعی تبدیل کند. بنابراین، برندها باید احساسات مشتریان خود را بشناسند، نیازهای آن‌ها را بدانند و از همه مهم‌تر این که با نحوه حل نیازهای آن‌ها آشنا باشند. البته لازم به ذکر است که این تغییرات باید به طور مداوم تحت نظارت قرار گیرند و همواره با توجه به ترندهای تجربه مشتری به‌روز شوند. زیرا رفتارها و نگرش های مصرف‌کنندگان به طور مداوم در حال تغییر است. چیزی که مشتریان امروز دوست دارند، ممکن است فردا دوست نداشته باشند و یا برعکس ممکن است از محصولی مشابه آنچه قبلا استقبال کرده‌اند خوششان نیاید. آمارها چه می گویند؟ یافته‌های یک نظرسنجی KPMG که درباره تأثیر تجربه مشتری بر وفاداری به برند انجام شد، نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان ادعا می‌کنند که برای وفاداری به یک برند، ۷۷درصد کیفیت محصول، ۶۶ درصد ارزش پول و ۶۵ درصد ثبات محصول (اندازه، طعم، کیفیت و غیره)، ۵۶٪ خدمات مشتری، ۵۵٪ تجربه خرید (خرید، تسویه حساب، مرجوعی، و غیره)، ۵۵٪ مجموعه محصولات، و ۵۴٪ نجوه قیمت‌گذاری تاثیرگذار است. این عوامل در به دست آوردن و حفظ وفاداری مشتریان به یک برند حیاتی به‌نظر می‌رسند، اما چالشی به نام کشف عوامل پنهانی که باعث وفاداری می‌شوند  وجود دارد. در واقع،  شرکت‌ها با داده‌هایی بیشتری از آنچه که می‌توانند اداره کنند سروکار دارند. بنابراین کشف تمامی عوامل مورد نیاز برای شناسایی افزایش‌دهنده‌های وفاداری مشتری و چرایی آن دشوارتر از همیشه است. با این حال، در انتهای تونل تاریک این چالش نوری وجود دارد. زیرا یکی از گزارش‌ها به این موضوع اشاره می‌کند که برندها می‌توانند داده‌های بدون ساختار یا غیرقابل استفاده را با ابزارهای مناسب تحلیل کنند. اینگونه می‌توانند با مسائل نوظهور را قبل از این که همه‌گیر شوند، شناسایی و راه‌حلی برای آن بیاندیشند. چگونه با استفاده از ترندهای تجربه مشتری وفاداری به برند ایجاد کنیم؟ گفتیم هزینه پیدا کردن مشتریان جدید چیزی حدود ۵ برابر بیشتر از جذب مشتری جدید است. اما در نظر داشتن این نکته نیز مهم است که باید میان حفظ مشتریان قبلی و اضافه شدن مشتری جدید تعادل ایجاد کرد. البته پیدا کردن مشتری جدید چندان کار ساده‌ای نیست. اما موضوع بحث ما یعنی تجربه مشتری، عاملی است که می‌تواند علاوه بر حفظ مشتری فعلی به طور رایگان برای ما مشتریان جدید به همراه بیاورد. مشتریانی که تجربه مثبتی از یک برند داشته باشند به آن‌ها اعتماد می‌کنند و درباره تجربه خرید خود با اطرافیان و دوستان نیز صحبت می‌کنند. اینگونه است که برندها می‌توانند از ساختن تجربه مثبت برای مشتریان خود سود ببرند. همانطور که پیشتر نیز خواندید تجربه مشتریان و احساسات آن‌ها دائما درحال تغییر است. این یعنی شرکت‌ها نیز باید به طبع آن از آخرین ترندهای تجربه مشتری در بازار آگاه باشند تا همیشه مشتریان خود را راضی نگهدارند. پس بیاید تا با هم از ترندهای تجربه مشتری ۲۰۲۳ خبردار شویم و نحوه استفاده از آن‌ها را نیز بدانیم. جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مشتری برای بینش بهتر تیم‌های CX می‌توانند با استفاده از تحلیل داده‌ها مشتریان خود را درک کنند و بدانند مصرف‌کنندگان از سازمان خود چه انتظاراتی دارند. اکثر بازاریابان نیز در حال حاضر از داده‌های تجربه مشتری برای تصمیم‌گیری‌های خود استفاده می‌کنند. بنابراین، جمع‌آوری داده‌های مشتری از طریق کانال‌های مختلف مانند رسانه‌های اجتماعی، نظرسنجی‌ها و بازخوردها به سازمان‌ها کمک می‌کند تا همگام با مسیر

ادامه مطلب »
بهینه‌سازی قیمت‌گذاری و تخفیف‌ها به کمک هوش مصنوعی

بهینه‌ سازی قیمت‌ گذاری و تخفیف‌ ها به کمک هوش مصنوعی

فرقی نمی‌کند که صاحب بیزینس بزرگی هستید یا کسب و کار کوچکی را اداره می‌کنید. احتمالا تابه‌حال از خود پرسیده‌اید “چگونه قیمت ‌گذاری‌های خود را در کسب‌ و کار بهبود ببخشیم؟!”. قبل از آن‌که به جواب سوال قبل برسیم، آیا می‌دانید بهینه‌سازی قیمت‌گذاری در کسب و کار به چه معناست؟ زمانی‌که شما قیمت‌های مناسب را برای کالاهای خود انتخاب می‌کنید، مشتریان از پرداخت هزینه برای خرید کالا آزرده‌خاطر نمی‌شوند. یعنی مخاطب‌ها احساس نمی‌کنند هزینه زیادی را برای خرید پرداخت کرده‌اند. همچنین، آن‌ها برای آن‌که مبلغ کمتری را برای خرید پرداخت کنند، اقلام موجود در سبد خرید خود را کاهش نمی‌دهند. این‌که بتوانید شرایطی را فراهم کنید که علاوه‌بر تایید مخاطب، سود بالایی داشته باشید، به تنهایی انجام نمی‌شود. باید بگوییم که شما برای استراتژی قیمت‌گذاری و بازاریابی به هوش مصنوعی نیاز دارید! چرا در کسب و کارها، روش‌ های مبتنی بر هوش مصنوعی را پیاده ‌سازی می‌ کنند؟ بهبود تجربه مشتری با استفاده از تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها ایجاد استراتژی‌های قیمت گذاری بهینه مدیریت لوازم انبار توزیع کالا انجام تحلیل بازار و رقبا تجزیه و تحلیل داده های مشتری برای کمپین‌های بازاریابی و فروش شخصی سازی کمپین‌های بازاریابی و تبلیغات هفت مورد از محبوب‌ترین دلایلی هستند که کسب و کارهای کوچک و بزرگ علاقه‌ دارند از روش‌های مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده کنند. ما در ادامه این مطلب اطلاعات کاملی درباره سه مورد از آن‌ها، یعنی ایجاد استراتژی‌های قیمت گذاری بهینه قیمت‌گذاری، تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های مشتری برای کمپین‌های فروش و بازاریابی با هوش مصنوعی، شخصی‌سازی کمپین‌های بازاریابی و تبلیغات پرداخته‌ایم. برای درک بهتر از مفاهیم گفته شده در این صفحه، توصیه می‌کنیم ابتدا مقاله “آینده بازاریابی: هوش مصنوعی چه نقشی در آینده مارکتینگ دارد؟” را بخوانید. سپس گفته‌های این مطلب را دنبال کید. عملکرد هوش مصنوعی در بازاریابی و بهینه‌ سازی در قیمت‌ گذاری شاید در نگاه اول راه‌حل‌های مبتنی بر بازاریابی با هوش مصنوعی، بهبود تجربه مشتری و افزایش فروش با روش‌های آن ساده به‌نظر برسد. اما مسئله مهمی که وجود دارد، تفاوت فاحشی است که بین AI و انسان به وضوح دیده می‌شود. جمع‌آوری داده‌ها براساس فاکتورهای مختلف، پردازش آن‌ها و سرعت در پیاده‌سازی ایده‌ها، همگی برتری‌های هوش مصنوعی نسبت به انسان است. در کل سه زمینه خاص وجود دارد که هوش مصنوعی می‌تواند در آن به بیزینس‌ها کمک کند. 1.    ترغیب مشتری برای خرید با تخفیف‌ های اختصاصی در فروش‌ به سبک دیجیتال، قیمت‌ها در لحظه تغییر می‌کند. همچنین قیمت‌گذاری محصولات براساس عوامل متعددی تنظیم می‌شود. سرعت بالا این تغییرات، اجازه نمی‌دهد که هزینه محصولات خود را با رقبا مقایسه کرده و مطابق با تغییرات بازار آن‌ها را به‌روز کنید. در برخی از مواقع لازم نیست تا تغییر قیمت برای همه مشتریان اعمال شود. مثلا فرض کنید یکی از مشتریان به وب سایت شما مراجعه می‌کند. محصولاتی را در سبد خرید خود قرار می‌دهد اما به دلایلی برای پرداخت آن اقدام نکرده است. در این شرایط AI می‌تواند با ارائه یک تخفیف خوب به مشتری آن را برای تکمیل خرید، تشویق کند. فرض کنید صاحب یک کسب‌ و کار بزرگ و بین‌المللی هستید. ممکن است روزانه چه تعداد مشتری به وب سایت شما سر بزند و سبد خرید خود را نهایی نکند؟ آیا می‌توانید به‌صورت دستی برای آن‌ها با توجه به کالاهایی که انتخاب کرده‌‎اند تخفیف ارسال کنید؟! 2.    ردیابی واکنش مشتریان به برند توییتر، اینستاگرام، فیس‌بوک و…، مکان‌هایی هستند که افراد در آن می‌توانند محصولات یا خدمات مورد علاقه خود را به اشتراک بگذارند. همانظور که می‌دانید این اشتراک گذاری در فضای مجازی مختص به یک مکان و زمان خاص نیست. مثلا مشتری یک برند لوازم آرایشی آمریکایی، می‌تواند در یکی از شهرهای اروپایی زندگی کند. نیمه شب تصمیم بگیرد که راجع به میکاپی صحبت کند که از صبح تا شب روی صورتش بوده و هیچ تغییری نکرده است! واضح است که مدیر فروش آن مجموعه آمریکایی نمی‌تواند شبانه‌روز در حال پیگیری واکنش مشتریان نسبت به محصولات آن برند باشد. اکنون ابزارهایی برای تشخیص احساسات و تجزیه‌وتحلیل آن‌ها ایجاد شده که این امکان را به شما می‌دهد که نظر مردم و مشتریان را در مورد برند خود پیگیری کنید. برای آشنایی با این ابزارها مقاله “سوشال لیسنینگ چیست و چه اهمیتی دارد؟ معرفی ابزارهای سوشال لیسنینگ” را بخوانید. ردیابی واکنش مشتریان به برند در این بخش خلاصه نمی‌شود. آینده بازاریابی با هوش مصنوعی، سمت‌وسو دیگری نیز دارد و آن نظارت کامل بر احساسات واقعی مشتری در طول فرآیند خرید است! بطوری‌که استفاده از دوربین‌های درک احساسات در فروشگاه‌ها همه‌گیر خواهد شد. عمکلرد این دوربین‌ها بگونه‌ای است که مدیریت بخش فروش می‌تواند خریدار را در داخل فروشگاه با دوربین تحت نظر بگیرید که به چه چیزهایی نگاه می‌کند و در پی یافتن چه محصولی است. 3.    افزایش فروش با شخصی سازی کردن قیمت‌ ها به‌جای این‌که برای افزایش فروش، یک راه‌حل یکسان برای همه در نظر بگیرید؛ با هوش مصنوعی برای هر فرد یک راه‌حل جداگانه وابسته به شخصیت، علاقه و خریدهای پیشین مشتری پیدا کنید! شخصی‌سازی کردن قیمت در دنیای دیجیتال زمانی نتیجه‌بخش خواهد بود که داده‌ها همگی جمع‌آوری شده و روی آن‌ها پردازش انجام شود. در آینده بازاریابی با هوش مصنوعی، موتورهای جستجو ‌AI تجربه خرید پیشین مشتری را گردآوری می‌کند. کالاهایی را که امکان می‌دهد براساس احساسات و نظراتی که درباره برند دارد را خریداری کند را کنار می‌گذارد. سپس ایمیل‌، پوش‌نوتیفیکیشن، پیامک و… (یکی از انواع تبلیغات) را به‌صورت شخصی‌سازی شده از نظر قیمتی و متنی به‌همراه پیشنهادات ویژه و تخفیفات برای مشتری ارسال می‌کند. به‌همین راحتی افزایش فروش در کسب ‎و کارهایی که از AI در بازاریابی خود استفاده می‌کنند، اتفاق می‌افتد. روش ‌های هوش مصنوعی برای بهینه ‌سازی قیمت‌ گذاری و تخفیف ‌ها حالا که درباره آینده بازاریابی با هوش مصنوعی به‌خوبی می‌دانید، در ادامه ۴ روشی که هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی قیمت‌گذاری و تخفیف‌ها ارائه می‌دهد را بخوانید. 1.    بررسی فاکتورهای مختلف برای چیدن استراتژی قیمت گذاری عوامل مختلفی است که بر عادت‌های خرید مشتریان و انتخاب کالاها از یک برند تاثیر می‌گذارد. مثل قیمت‌گذاری رقبا، تبلیغات، نحوه فروش، بازاریابی، احساسات و شخصیت مشتری و… . در بازاریابی با هوش مصنوعی و قیمت‌گذاری با AI، همه فاکتورهای موثر برای استراتژی قیمت‌گذاری بررسی می‌شود. این پلتفرم کمک می‌کند که نرخ‌ها براساس عوامل مختلف

ادامه مطلب »
بازاریابی ارجاعی چیست؟

بازاریابی ارجاعی چیست و ارجاع مشتری چه تاثیری در کسب و کار دارد؟

اگر شما به عنوان یک مالک کسب‌ و کار و یا مدیر برنامه‌های بازاریابی یک شرکت مشغول به کار هستید، حتما تا‌به‌حال با تاثیر فوق‌العاده‌ی فروش از طریق معرفی محصولات و خدمات توسط مشتریان فعلی و همکاران تجاری به دیگران برخورد کردید. به این تکنیک، بازاریابی ارجاعی می‌گویند که به‌صورت کلی ساختاری شبیه به بازاریابی دهان‌ به دهان دارد. اما این که بازاریابی ارجاعی دقیقا چیست؟ چه تاثیری در کسب و کار دارد؟ چگونه باعث فروش بیشتر می‌شود؟ استراتژی‌ها و نحوه‌ی اجرای آن به چه شکل است؟ و بسیاری از سوالات مشابه دیگر در ادامه‌ی مقاله پاسخ داده می‌شود.   بازاریابی ارجاعی چیست؟ بازاریابی ارجاعی یا همان Referral Marketing یک راه‌حل موثر و کم‌ هزینه برای جذب مشتریان جدید از طریق خریداران و شرکای فعلی است. در واقع ریفرال مارکتینگ با ارائه‌ی خدمات و محصولات باکیفیت و مناسب و پاداش به مشتریان وفادار و همکاران تجاری، آن‌ها را تشویق به معرفی و تبلیغ برند یا خدمات خود می‌کند. به عبارت دیگر بازاریاب در این روش باید با ارائه‌ی انگیزه، تخفیف و جوایز مختلف به مصرف‌کنندگان فعلی، آن‌ها را به تعریف تمجید و تبلیغ محصول یا خدمت خود ترغیب کند و از توصیه‌های شفاهی و شخصی برای رشد پایگاه مشتری و نرخ تبدیل استفاده‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که ۸۴ درصد از مدیران و تصمیم‌گیرندگان بازاریابی B2B، فرآیند خرید خود را با ارجاع از طرف یک شریک و یا افراد مطمئن و معتبر شروع می‌کنند. همچنین در زندگی روزمره‌ی خود نیز بارها اتفاق افتاده که به‌خاطر توصیه‌ی یکی از دوستان یا آشنایان از یک برند و کالای خاص خرید و استفاده کردید. پس Referral Marketing تاثیر زیادی در افکار عمومی دارد و یک معامله‌ی برد-برد است که در آن هم صاحبان بیزینس و هم همکاران و مصرف‌کنندگان وفادار سود می‌کنند.   ریفرال مارکتینگ چه تاثیری در کسب و کار دارد؟ Referral Marketing اثرات بسیار مثبتی بر روی رشد، توسعه و فروش یک کسب و کار می‌گذارد. از آن‌جایی که اعتماد، شرط اول و اساسی در هر معامله و دادوستد به‌شمار می‌رود، بازاریابی ارجاعی نیز به‌طور ویژه این اصل مهم را نشانه می‌گیرد. همانطور که می‌دانید امروزه با حجم بی‌شماری از تبلیغات غیرمفید و یا حتی دروغین مواجه هستید که شاید هیچ‌یک از آن‌ها نیاز شما را برطرف نکند. اما در این بین اگر فردی آشنا و قابل اعتماد شما را به خرید یک کالا یا استفاده از یک خدمت خاص تشویق کند، آیا به مشاهده و دیدن اجناس و خدمات آن برند و یا شرکت ترغیب نمی‌شوید؟ مسلما جواب شما مثبت است چون حداقل از کیفیت و مفیدبودنش اطمینان دارید و احتمالا آن را جزو یکی از گزینه‌های خود برای انتخاب قرار می‌دهید. پس خیلی ساده با اثرات فوق‌العاده و بی‌نظیر ریفرال مارکتینگ در جذب مشتریان جدید و در نتیجه فروش بیشتر آشنا شدید. اما این نوع از مارکتینگ مزایای زیاد دیگری هم دارد که در ادامه به بیان آن‌ها می‌پردازیم.   بازاریابی ارجاعی چه ویژگی‌ها و مزایایی دارد؟ ریفرال مارکتینگ مبتنی بر استراتژی دهان به دهان است و به توسعه و گسترش بیزینس‌ها چه به‌صورت آنلاین و مجازی و چه حضوری و فیزیکی، منجر می‌شود. پس اگر هنوز هم در به‌کارگیری این نمونه از مارکتینگ تردید دارید، شما را به خواندن ویژگی‌ها و مزایای دیگر آن، دعوت می‌کنیم. نشانه‌ گرفتن بازار هدف تمرکز اصلی مارکتینگ ارجاعی برخلاف بازاریابی دهان به دهان که عموم مردم مخاطب قرار می‌گیرند، دقیقا بازار هدف است. زیرا مشتریان و شرکای فعلی شما، محصولات و خدماتتان را به افرادی که نیازمند آن هستند، ارجاع می‌دهند. یعنی در این شیوه از مارکتینگ، هدف افرادی هستند که خواستار کالا و خدماتتان هستند اما در بین تعداد زیادی از برندها و مارک‌های مختلف سردرگم شدند. پس شما و مشتریان فعلی‌تان با معرفی و بیان مزایای برند خود، این افراد را به سمت خرید از کمپانی‌تان جذب می‌کنید. به دست آوردن مشتریانی باارزش و وفادار از آن‌جایی که مشتریان جدید در این استراتژی معمولا از طریق خانواده و یا دوستانشان با کالا و خدمات شما آشنا شدند، اعتماد و اطمینان بیشتری به برندتان دارند. پس این افراد نسبت به سایر مشتریان از نرخ تبدیل، ماندگاری و وفاداری بالاتری برخوردار هستند. دسترسی به طیف وسیعی از مشتریان بالقوه تقریبا تمام کسانی که به‌وسیله Referral Marketing ارجاع داده می‌شوند، به نوعی با کالا و خدمات شما آشنا هستند. پس شما با مجموعه‌ای از افراد آماده‌ی جذب و نیازمند محصول و خدمت خود روبه‌رو هستید که کارتان را برای تبدیل آن‌ها به مشتریان بالفعل بسیار آسان‌تر می‌کند. درواقع مانند اکثر روش‌های مارکتینگ در این نوع بازاریابی نیاز به فیلترکردن افراد در بین طیف وسیعی از مراجعه‌کنندگان نیست و تنها جامعه‌ی هدف، مخاطب قرار می‌گیرد. بهبود نرخ ماندگاری خریداران برنامه‌های ارجاع به ایجاد و گسترش روابط بلندمدت مشتریان با بیزینس، از طریق برطرف‌کردن نیازها و یا در ازای دریافت پاداش، کمک می‌کند. از طرفی هزینه‌ی حفظ مشتریان فعلی بسیار کمتر از یافتن خریداران جدید است، پس افزایش وفاداری و طول عمر مشتری یکی از مهم‌ترن مزایای ریفرال مارکتینگ است. افزایش تعامل با مشتریان بازاریابی ارجاعی با ارائه‌ی پاداش، بن خرید، نخفیف و جوایز دیگر، خریداران قبلی را به سمت تعامل و تبلیغ برای کسب و کار به‌منظور دریافت این هدایا، تشویق می‌کند. بنابراین هر چقدر میزان تعامل و ارتباط بین مصرف‌کننده و صاحب بیزینس بیشتر شود، تبلیغات موثرتر و در پی آن ارجاع‌های بیشتری هم صورت می‌گیرد. مقرون به صرفه بودن بازاریابی ارجاعی در بازاریابی ارجاعی نیازی به صرف هزینه‌های سنگین و گزاف نیست. شما می‌توانید تنها با افزایش کیفیت کالا و خدمات خود و ارائه‌ی هدیه در ازای تبلیغات به وسیله‌ی مشتریان ثابت و فعلی خود، بهترین نتایج و نرخ تبدیل را به‌دست آورید.   بازاریابی ارجاعی چه استراتژی‌هایی دارد؟ ریفرال مارکتینگ زمانی که به طور کارآمد مدیریت و برای جذب مشتریان جدید بهینه شود، موثر واقع می‌شود. در ادامه چند تا از بهترین تکنیک‌ها برای افزایش مراجعاتتان را بیان می‌کنیم. شخصی‌سازی تعاملات با مشتری شخصی‌سازی تعاملات با مشتریان نشان‌دهنده‌ی اهمیت ویژه به آن‌ها است و در نتیجه رضایتمندی‌شان را از کسب و کار افزایش خواهد داد. برای این کار می‌توانید اطلاعات شخصی او را نگهداری ودر تاریخ‌های مهم مانند تولد با یک پیام تبریک، احساس خاص‌بودن را در او ایجاد کنید. همچنین

ادامه مطلب »
آینده بازاریابی با هوش مصنوعی

آینده بازاریابی: هوش مصنوعی چه نقشی در آینده مارکتینگ دارد؟

در طی سال‌های اخیر هوش مصنوعی به سرعت تکامل یافت و برندسازی کسب و کارها و رقابت در بازار را سخت‌تر از پیش کرد. بازاریابی دیجیتال با هوش مصنوعی، فروش بیشتر، افزایش درآمد و کاهش حجم کاری کارمندان و فروشندگان تغییر بزرگی در بازارها به‌وجود آورد. می‌توان ادعا کرد که پیشرفت‌ها در هوش مصنوعی باعث شد که بازاریابان روش‌های مرتبط‌تری را پیدا کنند و با استراتژی‌های سازماندهی شده در برابر مشتری ظاهر شوند. اما به‌راستی، آینده بازاریابی با هوش مصنوعی چگونه است؟ در پایان این مقاله متوجه این موضوع خواهید شد که در بازاریابی، هوش مصنوعی چه کاری انجام می‌دهد و چگونه می‌توانید از قدرت بازاریابی با هوش مصنوعی برای رسیدن به اهداف کسب و کار استفاده کنید. کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی دیجیتال مسیری که بازاریابان عصر نوین برای دستیابی به اهداف خود انتخاب کرده‌اند همان چالشی است که اغلب بازاریابان در انواع بازاریابی با آن روبرو هستند! این مسیر در جمله زیر خلاصه می‌شود: “پیدا کردن مخاطب مناسب با پیام مناسب، در زمان مناسب!” کارشناسان بازاریابی ادعا دارند که رشد  در کسب و کارهای دیجیتال؛ با پیدا کردن جامعه‌ای از مخاطبان مناسب ایجاد می‌شود. جذب مخاطب مناسب با ارسال پیام‌های مناسب، که می‌تواند تولید محتوا متنی یا بصری و برگزاری کمپین‌های تبلیغاتی باشد، اتفاق می‌افتد. البته عامل زمان را نمی‌توان نادیده گرفت. بازاریابی با هوش مصنوعی سه پارامتر مخاطب، محتوا و زمان را کنار هم چیده و بهترین مسیر را برای رشد یک کسب و کار انتخاب می‌کند. برای این‌که در آینده بازاریابی با هوش مصنوعی یکی از افراد موفق و سرشناس بود، باید با راه‌هایی که AI برای رسیدن به موفقیت هموار می‌سازد، آشنا بود. راه‌های زیر می‌تواند در کنار عمل به پاسخ پرسش “چطور یک فرهنگ سازمانی غنی بسازیم؟” دنیای بازاریابی دیجیتال را متحول کند: محتوا شخصی ‌‌سازی بدون شک تنها مقوله‌ای که در بازاریابی دیجیتال می‌تواند سرعت رسیدن به اهداف را تغییر دهد، محتوا غنی و ارزشمند است. محتوا غنی در کسب‌ و کارهای دیجیتال که می‌تواند نظر مخاطب را جلب کند، محتوا شخصی‌سازی شده براساس رفتار، علایق و جمعیت‌شناسی مشتری است. هوش مصنوعی با جمع‌آوری داده‌های موجود از مخاطب هدف، محتوایی شخصی‌سازی شده‌ای را تولید می‌کند که منجر به ایجاد ارتباط معنادار بازاریاب با مشتری شده و نتیجه آن افزایش تعامل و وفاداری مخاطب هدف است. پیش بینی آینده با تجزیه ‌و تحلیل داده ‌ها پیش‌بینی آینده را می‌توان یک مسیر جدید با  چشم‌اندازی متفاوت برای دستیابی به اهداف مارکتینگ دانست. تجزیه و تحلیل داده‌های پیشین کسب و کار و شناسایی الگوهایی که تا به امروز در یک بیزینس بکارگرفته شده، عملکردی است که با آن می‌توان آینده کسب و کار را پیش‌بینی کرد. هوش مصنوعی با شناسایی الگوها و تجزیه و تحلیل رفتارهای پیشین این امکان را به بازاریابان می‌دهد که تصمیمات خود را مبتنی بر احتمالاتی که ممکن است در آینده رخ دهد بگیرند. شناسایی فرصت‌های رشد پیش‌بینی حجم فروش بهینه‌سازی کمپین‌های تبلیغاتی همگی پله‌هایی هستند که دستیابی به اهداف هر کسب و کاری را آسان می‌کند. آینده بازاریابی با هوش مصنوعی؛ تقسیم ‌بندی مشتری حتی اگر تصمیم بگیرید که مخاطب مناسب را پیدا کنید و فقط تعدادی از افراد را جامعه هدف قرار دهید؛ باز هم نمی‌توانید از یک محتوا برای جذب مشتری استفاده کنید. هوش مصنوعی شرایطی را فراهم کرده که می‌تواند پس از شناسایی جامعه هدف، کاربران جامعه را نیز براساس ویژگی‌های فردی تقسیم‌بندی ‌کند. در نتیجه بازاریابان می‌توانند کمپین‌های تبلیغاتی مختلفی را برگزار کنند که پیام‌های هر کمپین شخصی‌سازی‌شده و برای یک گروه هدف خاص باشد. زمانی‌که پیام‌ها مناسب با نیازها و ترجیحات هرگروه انتخاب شود نتیجه آن افزایش اثربخشی تلاش‌های بازاریابی است. چت ربات‌ ها ادعا می‌شود که آینده بازاریابی با هوش مصنوعی منجر به کاهش حجم کاری تیم‌ بازاریابی، بالا رفتن روند فروش و بهبود به تجربه مشتری از خرید می‌شود. چت ربات‌های مجهز به هوش مصنوعی نمونه‌ بارز این ادعا هستند! بطور کلی وظیفه اصلی چت ربات‌ها پشتیبانی فوری به مشتری است. آن‌ها طوری طراحی می‌شوند که بتوانند به سوالات متداول مصرف‌کنندگان پاسخ دهند و کمک ‌کنند که مشتری در وب‌سایت‌ یا شبکه‌های اجتماعی کسب‌ و کار مسیر درستی را برای یافتن محصول مورد نظر خود پیمایش کند. ساخت تصاویر و رونق تبلیغات ویدیویی فناوری ساخت تصویر و ویدیو مبتنی بر AI، بخش دیگری از بازاریابی با هوش مصنوعی است. ساخت محتوا ویدیویی و تصویری مرتبط با صنعت هر کسب و کار زمانی اثربخش خواهد بود که بهترین باشد! بهترین بودن در تولید محتوا ویدیویی و تصویری نیز نیازمند تجزیه و تحلیل احساسات مشتری است. آگاهی از برند و شناساندن آن به کاربران بیشتر برای جذب مخاطب بیشتر همگی مواردی هستند که با این نوع محتوا اثربخش خواهند بود. زمانی‌که پای AI در این نوع تولید محتوا به میان می‌آید؛ فرمت‌های تعاملی و همه‌جانبه مانند ویدیوهای ۳۶۰ درجه و تبلیغات واقعیت افزوده مورد توجه قرار می‌گیرند. تمرکز بیشتری برای رساندن پیام برند به مخاطب گذاشته می‌شود و در نهایت کاربران تجربه‌های منحصربه‌فرد و جذابی را کسب می‌کنند. بهینه سازی جستجوی صوتی دستیارهای صوتی نظیر سیری الکسا دستیار گوگل نمونه‌های سخنگو چت ربات‌ها هستند که به لطف AI در جوامع امروزی ظاهر و نقش پررنگی را در آینده بازاریابی با هوش مصنوعی ایفا می‌کنند. در پی این مسئله که جستجوهای نگارشی  با جستجوهای صوتی متفاوت هستند، برندهایی که در حال ساخت جستجوگرهای صوتی به کمک هوش مصنوعی هستند برای مخاطبان در اولویت قرار گرفته‌اند. (منظور از جستجوهای نگارشی و صوتی، سوالات-پرامت‌هایی است که در گوگل یا در چت ربات‌ها مطرح می‌شود). در مجموع، استفاده از جستجوگرهای صوتی یک مزیت رقابتی برای کسب و کارها به‌حساب می‌آید و از سرعت بالا رشد در بازاریابی با دستیارهای صوتی نمی‌توان چشم‌پوشی کرد. ساخت تبلیغ با هوش مصنوعی و برگزاری کمپین ‌ها بهبود کارایی کمپین را می‌توان مهمترین تاثیر هوش مصنوعی در تبلیغات به‌شمار آورد. ابزارهای هوش مصنوعی با توجه به داده‌هایی که دریافت می‌کنند می‌توانند زمان بهینه برای تبلیغات را مشخص کنند. همچنین می‌توانند وظیفه تعیین قیمت‌ها با هدف افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را نیز برعهده بگیرند. اجرا برنامه‌های AI برای برگزاری کمپین‌های تبلیغاتی نیاز به یک رهبر دارد تا بتواند کارمندان آن کسب و کار را سازماندهی کند. برای این‌که بتوانید بهترین نتیجه را از ساخت

ادامه مطلب »
فرهنگ سازمانی

چطور یک فرهنگ سازمانی غنی بسازیم؟

تقریبا می‌توان با اطمینان گفت، یک فرهنگ سازمانی غنی و سالم، یکی از اصلی‌ترین عوامل موفقیت یک شرکت است. این فرهنگ به ارزش‌ها، باورها و رفتارهایی اشاره دارد که نحوه تعامل کارکنان و مدیریت یک شرکت، انجام و مدیریت معاملات تجاری را تعیین می‌کند. حال فرهنگ سازمانی چه به صورت شانسی در کسب‌وکار شما شکل بگیرد و چه برای آن برنامه‌ریزی کنید، در هر صورت روی تمامی ابعاد سازمان تاثیر خواهد داشت. پس بیاید تا با هم ببینیم چطور یک فرهنگ سازمانی غنی بسازیم؟ فرهنگ سازمانی غنی چیست؟ فرهنگ سازمانی به ارزش‌ها، باورها و رفتارهایی اشاره دارد که نحوه تعامل کارکنان و مدیریت یک شرکت و انجام و مدیریت معاملات تجاری را تعیین می‌کند. یک شرکت فرهنگ را در کد لباس، ساعات کاری، نحوه راه‌اندازی دفتر، مزایای کارکنان، جابجایی، تصمیمات استخدام، رفتار با کارمندان و مشتریان، رضایت مشتری، و هر جنبه دیگری از عملیات منعکس خواهد شد. این فرهنگ اگرچه در تمامی کسب‌وکارها به طور خود به خود شکل می‌گیرد اما هر فرهنگ سازمانی مفید و غنی نیست. بنابراین، ما فرهنگ سازمانی غنی را به‌صورت مجموعه‌ای از رفتارها و هنجارهایی تعریف می‌کنیم که سازمان را به سمت رسیدن به نتایج برتر سوق می‌دهد و آن را به اهداف خود می‌رساند. شرکتی که بتواند چنین فرهنگی را به نمایش بگذارد به طور معمول به نتایج مالی و غیر مالی بهتری مانند رضایت مشتری، حفظ کارکنان، رقابت و نوآوری نسبت به همتایان خود در یک دوره طولانی دست می‌یابد. یک فرهنگ سازمانی مثبت می‌تواند به جذب و حفظ استعدادهای برتر، بهبود عملکرد تیم و در نهایت به موفقیت کسب و کار در بازار کمک کند. به همین دلیل، به همین دلیل ضروری است که به‌جای واگذاری شکل‌گیری فرهنگ سازمانی به شانس، فرهنگی را که می‌خواهید در شرکت‌تان ببینید، خودتان ایجاد کنید. چرا داشتن فرهنگ سازمانی مثبت اهمیت دارد؟ سرمایه‌گذاری بر روی فرهنگ سازمانی و نوعی از رهبری که در آن اعضای تیم می‌توانند شکوفا شوند، در کارها مشارکت کنند و بدانند حمایت می‌شوند دقیقاً همان چیزی است که به موفقیت کسب و کار کمک می‌کند. بدین ترتیب، با استفاده از ارزش‌های شرکت خود، می‌توانید به طور منظم و عمدی موتور کسب‌وکار، پشتیبانی مشتری، جذب نیرو، استخدام، فرآیندهای داخلی و تقریباً هر چیز دیگری که از سازمان می‌خواهید را بهبود بخشید. فرهنگ سازمانی تعادلی باعث مشارکت کارکنان می‌شود و حفظ نیروها را افزایش می‌دهد؛ زیرا تیم شما احساس می‌کنند که حمایت می‌شوند و می‌توانند هر روز بیشتر تلاش کنند تا بهترین باشند. به بیان دیگر، با فرهنگ و ارزش‌های قوی سازمانی می‌توانید: پروژه‌های تیم محور ایجاد کنید تا تیم شما بتواند بهترین کار خود را انجام دهد. اصطکاک را کاهش دهید تا اعضای تیم بتوانند پروژه های با تاثیر بالا را شناسایی و اجرا کنند. اطمینان حاصل کنید که همه اعضای تیم بدون در نظر گرفتن جنسیت، ظاهر، نژاد و هویت، در سازمان شما احساس خوبی دارند. همه چیز را به ماموریت نهایی شرکت خود وصل کنید، تا همه بفهمند که چرا کارشان یک قطعه حیاتی از پازل است. استانداردهایی را برای کار تیمی، همکاری و تیم‌سازی در سراسر سازمان خود ایجاد کنید. چطور یک فرهنگ سازمانی غنی را طراحی کنیم؟ همانطور که گفتیم، فرهنگ سازمانی غنی مزایای زیادی را هم برای کارکنان و هم برای کسب‌وکار خواهد داشت. این فرهنگ می‌تواند کارمندان را انگیزه‌مند کند، بهره‌وری کلی سازمان را بهبود ببخشد و از همه مهم‌تر این که بازگشت سرمایه‌ یا همان ROI را افزایش دهد. بدین ترتیب، فرهنگ سازمانی کلیدی است که می‌تواند موفقیت و طول عمر کسب‎وکارها را تضمین کند. حال شاید بپرسید چطور یک فرهنگ سازمانی غنی را در شرکت خود بسازیم؟ در ادامه به انواع استراتژی‌هایی که به شما در طراحی و ساخت یک فرهنگ غنی کمک می‌کند خواهیم پرداخت. ماموریت، ارزش ها و اهداف شرکت را تعریف کنید و با کارکنان به اشتراک بگذارید اساس هر فرهنگ قوی، ماموریت، ارزش‌ها و اهداف شرکت است. کارمندان شما دوست دارند بدانند زمانی که در شرکت می‌گذرانند بی‌فایده نیست و در جهت رسیدن به اهداف خاصی است؛ پس شما باید اهداف شرکت را ابتدا برای خود تعریف کرده و سپس به‌طور واضح برای کارمندان شرکت توضیح دهید. حال این هدف چه نجات سیاره زمین باشد و چه تولید بهترین بستنی در شهر، شما باید مطمئن شوید که کارمندان می‌دانند کارشان علاوه بر درآمدزایی، هدفی نیز دارد. علاوه بر این، اگر کارکنان بدانند در حال خلق چه ارزشی هستند می‌توانند در مسیر فروش بیشتر یا به‌نوعی فروش ارزش به مشتری نقش داشته باشند. در واقع، شما با معرفی ماموریت شرکت خود به مردم نشان می‌دهید که چرا شرکت شما وجود دارد و با مشخص کردن اهداف و ارزش‌های شرکت خود را به عنوان یک بزینس توصیف می‌کنید. علاوه بر این، داشتن اهداف کوتاه یا بلندمدت نیز به کارمندان کمک می‌کند تا متمرکز بمانند و برای کار خود انگیزه داشته باشند. ارزش های مشترک ایجاد کنید ارزش‌های اصلی یک سازمان توصیف می‌کنند که اعضای گروه چگونه باید با یکدیگر رفتار کنند، چگونه می‌توان انتظار رفتار با کارکنان را داشت، و به‌طور کلی ارزهای مهم شرکت چیست. به یاد داشته باشید هر چند سال یکبار، به خصوص زمانی که شرکت در حال رشد است، باید ارزش‌های شرکت خود را به‌روز کنید. ارزش‌ها را همچنین می‌توانید به کمک کارکنان نیز ایجاد کنید. از کارکنان درباره فرهنگ ایده آل نظرسنجی کنید این که شنبه صبح وارد شرکت شوید و به کارکنان بگویید که سیاست‌های شرکت در حال تغییر است و آن‌ها نیز  باید تابع این تغییر باشند اصلا کار درست و منطقی‌ای نیست! این نوع تصمیمات نه تنها روحیه کارکنان را بهبود نمی‌بخشد که ممکن است باعث شود برخی از آن‌ها از کار استعفا دهند. کارمندان شما در مورد فرهنگ سازمانی نظراتی دارند و این نظرات باید شنیده شوند. پس از طریق نظرسنجی‌های ناشناس از آن‌ها بپرسید که چه فکر می‌کنند و از این نظرات استفاده کنید. اگر کارمندان احساس کنند می‌توانند آزادانه خود را بیان کنند، احساس بهتری درباره محیط کار خود خواهد داشت و صادقانه‌تر عمل خواهند کرد. فراموش نکنید که هنگام تجزیه و تحلیل نتایج نظرسنجی، به دنبال الگوهای تکرارشونده در پاسخ‌ها باشید. اگر چندین کارمند به یک مشکل اشاره کنند، این نشان‌دهنده یک مشکل جدی در شرکت است. رفاه کارکنان را

ادامه مطلب »
فیلدهای نمایش داده شده را انتخاب کنید. دیگران مخفی خواهند شد. برای تنظیم مجدد سفارش ، بکشید و رها کنید.
  • عکس
  • شناسه محصول
  • امتیاز
  • قیمت
  • در انبار
  • موجودی
  • افزودن به سبد خرید
  • توضیحات
  • محتوا
  • عرض
  • اندازه
  • تنظیمات بیشتر
Click outside to hide the comparison bar
مقایسه