وبلاگ من
27 بهمن 1400 1401-06-13 22:14وبلاگ من
دستهبندیها

تمرکز مشتری یا مرکزیت مشتری چیست و چه اهمیتی دارد؟
در گذشته رقابت بین کسب و کارها و مشاغل بسیار کمتر از زمان حال بود، در نتیجه مشتریان انتخاب زیادی برای خرید محصول موردنظر نداشتند. اما امروزه با توجه به افزایش فروشندگان، برندها و کسب و کارهای متنوع که خدمات و محصولاتی مشابه را ارائه میکنند، بازار رقابت بسیار داغ و دست مشتریان برای خرید کالا و استفاده از خدمات باز است. بنابراین شما باید برای موفقیت و پیشرفت در دنیای رقابتی امروز، بیزینستان را بر اساس مرکزیت مشتری و یا همان تمرکز مشتری بنا کنید تا خریداران فعلی خود را حفظ و مشتریان رقبا را به سمت خود جذب کنید. اما مرکزیت مشتری یا Customer Centrality چیست؟ تمرکز مشتری چه اهمیتی دارد و چرا باید به آن توجه ویژه داشت؟ چطور میتوان با رویکرد مرکزیت مشتری کسب و کار را به موفقیت رساند؟ پاسخ به این سوالات و بیان موضوعات مرتبط با این مسائل از مواردی است که در این مقاله به آن میپردازیم. پس برای موفقیت کسب و کار خود و افزایش رضایت مشتریان، تا انتهای مقاله همراه ما باشید. تمرکز مشتری یا مرکزیت مشتری چیست؟ مرکزیت مشتری یک نوع استراتژی سازمانی است که تمرکز اصلی خود را بر روی نیازها و تمایلات مشتری قرار میدهد. به بیان دیگر، بازاریابان با ایجاد ارزش برای مصرفکنندگان، آنها را به سمت خرید و استفاده از خدمات خود ترغیب میکند. بهطور خلاصه تمرکز مشتری به معنای پیداکردن نیازها و خواستههای خریداران و پاسخ به آنها است. پس تعریف تمرکز مشتری بیان میکند شما کسب و کار خود را با تمرکز به نیازهای مشتری پیش ببرید. این یعنی، پلنهای مارکتینگ یک برند، بر اساس نیاز و خواستههای مشتری چیده میشوند و تمرکز اصلی روی مشتری خواهد بود. شعار این تکنیک میگوید:« زمانیکه برای مشتری ارزش ایجاد کنید، مشتری به شما ارزش میدهد.» که ارزشی که مشتری به برند میدهد، در واقع همان پول یا پاسخهای مالی به محصولات یا خدمات برند است. مرکزیت مشتری چه اهمیتی دارد و چرا باید به آن توجه ویژه داشت؟ هنگامی که مشتریان از محصولات و خدمات رضایت کافی داشتهباشند، برای شما ارزش میآفرینند. ارزشی که مشتری ایجاد میکند همان خرید (درآمدزایی) و وفاداری به برندتان است. در واقع شما با اهمیت دادن به خواستهها و نیازهای مصرفکنندگان و تلاش و اقدام برای برطرف کردن آنها، ارزشی افزوده به مشتری میدهید. این کار علاوه بر حفظ خریداران قبلی و وفاداری مشتری، در تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل نیز کمک بزرگی میکند. بنابراین مرکزیت مشتری یک معامله دو سر سود هم برای فروشندگان و هم برای مصرفکنندگان خواهد بود که اهداف فروشنده و خریدار را که شامل سودآوری و تضمین کیفیت و کارآیی محصولات است، محقق میکند. حال ممکن است بپرسید که چرا این پروسه اهمیت دارد؟ پاسخ در این جمله نهفته که هدف نهایی هر کسب و کار، جذب مشتری است. بنابراین، کسب و کارها با داشتن مشتری به حیات خود ادامه میدهند و چرخه پولی در یک برند حفظ خواهد شد که به بقای بیزینس ختم میشود. برای اینکه مرکزیت مشتری را بهدرستی پیش بگیرید، باید با نیازهای مشتری آشنا باشید. نیازهای عمومی مشتری چیست؟ اکنون که با مفهوم تمرکز مشتری و اهمیت آن آشنا شدید، باید بدانید که نیازهای عمومی مصرفکنندگان چیست و چگونه باید به آنها پاسخ داد. نیازهای فعلی محصول هر کالا با توجه به عملکردی که دارد، یک سری دستورالعمل، راهنما و… لازم خواهد داشت که نیاز تمام مشتریان به حساب میآید. این نیاز باید بدون فوت وقت و درست زمانی که مشتری در لحظه بحرانی کار با محصول قرار دارد، پاسخ داده شود. برای مثال در گذشته که افراد GPS را بهعنوان یک ابزار جانبی برای ماشینهای خود تهیه میکردند، به یک دفترچه راهنما برای کار و راهاندازی آن نیاز دارند. نیازهای آینده اگر میخواهید در مرکزیت مشتری عملکرد خوبی داشته باشید، باید مشتری را بهخوبی درک کنید. برخی از خواستههای مشتریان به مرور زمان ایجاد میشوند و کسب و کارها باید به وسیله پرسش و پاسخ و ارتباط مفید با مشتریان از این نیازها و مشکلات آگاه شده و اقداماتی در راستای رفع آنها بردارند. این عمل یک نکته کلیدی در مبحث درک مشتری است که باعث افزایش رضایتمندی و فروش محصولات میشود. نکتهای که در این مرحله بسیاری را دچار اشتباه میکند، ارتباط بیش از اندازه با مشتریان است. اگر حجم سوالاتی که از مشتریان میپرسید، یا زمانهایی که او را درگیر ارتباط میکنید، بیش از اندازه باشد، حتی در صورتی که هدف شما جلب رضایت بیشتر مشتری باشد، بیفایده خواهد بود. چرا که این روند باعث اذیت و آزار خریداران و به نوعی ایجاد مزاحمت میشود. برای عملکرد بهتر در این مورد، میتوانید از CRM یا سیستم مدیریت ارتباط با مشتری استفاده کنید. سطح قیمتی مطلوب و مناسب همهی مشتریان، علاقهمند به اجناس باکیفیت و در عین حال ارزان قیمت هستند. بنابراین شما باید قیمتگذاری محصولاتتان را به گونهای انجام دهید که علاوه بر تامین سود کافی و لازم برای خودتان، رضایت مصرفکنندگان را نیز به همراه داشته باشد. نکته مهمی که در این مسئله باید به آن دقت کنید این است که به هیچ عنوان قیمت محصولات را بیش از حد پایین نیاورید چون علاوه بر متضرر کردن خود، اعتماد مشتریان را نیز ممکن است از دست بدهید. این مساله به این دلیل اتفاق میافتد که قیمت محصول، سیگنالی از کیفیت آن در ذهن مشتری ایجاد میکند. به بیان بهتر، پیشفرض ذهن مشتریان این است که قیمت کالا با میزان کیفیت آن رابطه مستقیم دارد. بنابراین، اگر قیمت محصول بیش از اندازه پایین باشد، مشتری تصور میکند که محصول شما کیفیت مورد نظر را ندارد. نیازهای اطلاعاتی یکی از خواستههای اصلی و مشترک بین تمامی مشتریان، بدستآوردن اطلاعات دقیق و کامل از کالایی است که قصد خرید آن را دارند. اکثر برندها و فروشندگان برای متقاعد کردن مشتریان به خرید ، فقط نکات مثبت و مزیتهای استفاده از محصول را بیان میکنند. این درحالی است که وقتی مشتری واقعا یک محصول را بخواهد، تحقیقات خود را گستردهتر پیش میبرند تا جاییکه ممکن است از سایر خریداران جویای معایب محصول شوند. بنابراین بهتر است اگر محصول یا خدمات شما واقعا عیب قابل توجهی دارد، صداقت را در دستور کار خود قرار دهید. این یعنی

روش های برتر برای فروش بیشتر به کمک تبلیغات فروش (promotion)
مدیران کسب و کار اغلب به دنبال روشهایی برای فروش بیشتر هستند. یکی از این روشها که بیش از گذشته مورد استقبال عموم قرار گرفته و تا حد زیادی در بالا رفتن میزان فروش نقش دارد، فروش به کمک تبلیغات است. تبلیغات به منظور آگاهی دادن از برند، محصولات و خدمات برای مشتریان هدف انجام میشود. بنابراین پیمایش مسیر تبلیغات باید به نحوی صورت گیرد که احساسات مخاطب را درگیر کرده و او را به خرید ترغیب کند. راههای گوناگونی برای فروش با promotion وجود دارد که در ادامه به معرفی برترین آنها پرداختهایم. بهرهوری از مزیتهای این روش ملزم به این است که استراتژیهای فروش به روش تبلیغات را به افراد کاربلد بسپارید. چراکه در این بین نقطه ضعفهایی نیز وجود دارد که باید نسبت به آنها برای تبلیغات موثر، آگاهی کامل داشت. برترین روش های فروش با promotion همانطور که برای بازاریابی در عصر نوین از دیجیتال مارکتینگ استفاده میشود، فروش با promotion نیز دستخوش تغییرات شده است. از اینرو فروش به سبک آنلاین نیز برترین روشهای فروش به کمک تبلیغات شناخته میشود. تبلیغات گوگل (Google Ads) این نوع از تبلیغات مختص به کسب و کارهایی است که وبسایت شخصی و اختصاصی دارند. کیفیت پیام تبلیغاتی و جذابیت آن، فاکتور مهمی است که در بازدهی تبلیغات گوگل ادز حائز اهمیت است. این تبلیغات به شدت کم هزینه بوده و افزایش بازدید از سایت و سودآوری از فروش محصول را به همراه دارد. Google Ads تنها منجر به فروش دورهای (در بازه زمانی که تبلیغات انجام میشود) نخواهد شد. زیرا این افزایش بازدید از وبسایت اگر با یک استراتژی درست و در کنار بهینهسازی سایت برای موتورهای جستجو (SEO) انجام گیرد، شما را به بالای گوگل خواهد رساند. تبلیغات در شبکه های اجتماعی (Advertising Social Media) استفاده از رسانههای اجتماعی چون لینکدین، اینستاگرم، توییتر، فیسبوک و… همهگیر شده است. بهطوری که سرنخ فروش یک کسب و کار قبل از تصمیم به خرید، نظرات دیگر کاربران را درباره آن محصول یا خدمات در رسانههای اجتماعی جستجو میکند. بنابراین یک راه عالی برای فروش بیشتر با تبلیغات فروش، استفاده از رسانههای اجتماعی است. ویدیو تخفیفات محصول، عکسهای تبلیغاتی از جشنوارههای حضوری و اطلاعرسانی به مشتریان بالقوه برای امتیازهای در نظر گرفته شده برای وفاداری به برند کسب و کارتان تا حد زیادی میتواند به رونق فروش شما کمک کند. همچنین استفاده از Social Media Advertising برای معرفی خدمات و محصولات در پیشرفت روند قیف بازاریابی b2b موثر است. تبلیغات موبایلی (Mobile Advertising) برخی تبلیغات در سوشال مدیا را با تبلیغات موبایلی اشتباه گرفته و نمیتوانند آنها را از یکدیگر تفکیک کنند. تبلیغات موبایلی که این روزها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، مختص به موبایلهایی بوده که قابلیت اتصال به اینترنت را دارند. این تبلیغات آنلاین از طریق بازیها و اپلیکیشنها اتفاق میافتد. برای اطلاعرسانی بهینه از فروش با promotion در تبلیغات موبایلی، لازم است مخاطبان هدف خود را حتما از قبل شناسایی کنید. پوش نوتیفیکیشن (Push Notification Advertising)، تبلیغات پیامکی (SMS Advertising) و تبلیغات صوتی (Voice Advertising) روشهای تبلیغاتی دیگری هستند که با اختلاف زیادی میتوان آنها را زیر مجموعهای از تبلیغات موبایلی برشمرد. ۶ مزیت فروش بیشتر با تبلیغات فروش تا به اینجا به معرفی روشهای برتر promotion sales پرداختیم. در ادامه ۶ مزیت روشهای فروش به کمک تبلیغات را بررسی خواهیم کرد. جذب مشتری بیشتر ارائه خدمات رایگان به مشتری یا تخفیف محصولات با درصدهای بالا، میتواند تاحدود زیادی مشتریان جدید را به سمت استفاده از محصولات یا خدمات کسب و کار شما سوق دهد. ارائه رایگان خدمات یک بیزینس در مدت محدود کمک میکند تا مشتری احتمالی از کیفیت خدمات اطمینان حاصل کند. همچنین با این روش، این امکان را برای خود فراهم میکنید که با لیدها ارتباط برقرار کنید. نیازهای آنها را بشناسید و با برآورده کردن انتطاراتشان، آنها را به مشتریان بالقوه تبدیل کنید. فرقی نمیکند که کسب و کار شما در گروه b2b قرار دارد یا b2c. بلکه با استراتژی صحیح فروش با promotion، میتوانیدر در مدت محدود به سرنخهای فروش، خدمات رایگان ارائه دهید. برای مثال نتفلیکس (Netflix) یک سرویس پخش مبتنی بر اشتراک است که به سرنخها اجازه میدهد به مدت ۳۰ روز، بدون پرداخت هیچ هزینهای از خدماتش استفاده کنند. سپس در این ۳۰ روز، مشتریان احتمالی خود را تشویق به خرید میکنند. شرکتهای b2b فروش نرم افزار نیز قبل از فروش اشتراک پولی، به مشتریان خود اجازه میدهند نرم افزار رو به صورت رایگان و در یک بازه از پیش تعیین شده آزمایش کنند. جایگزین شدن محصولات شاید برایتان جالب بهنظر برسد که مشکل فراوانی محصول در برخی از مشاغل مسئله بزرگی است که باید برای آن راهحلی پیدا کرد. بهعنوان مثال برندهای پوشاک به دلیل تغییر فصل باید در پایان هر فصل، محصولات متفاوتی را در بازار عرضه کنند تا بتوانند به نیاز مشتریان خود پاسخ دهند. در این مشاغل فروش به کمک تبلیغات کمک میکند تا کسب و کارها موجودی محصولات را به صفر برسانند. سپس محصولات جدیدی را جایگزین کنند. استراتژی باندلینگ و تخفیفهای ۶۰ تا ۷۰ درصدی نمونههایی از فروش به روش تبلیغات هستند. تقویت آگاهی از برند در بین افراد تقویت آگاهی از نام برند موجب میشود تا نام تجاری یک کسب و کار در ذهن افراد بهعنوان خاطرهای ماندگار ثبت شود. (Top of Mind) شدن نام یک کسب و کار در ذهن افراد یک جامعه کار چندان آسانی نیست و ملزم به شناخت آن جامعه است. بزرگترین فست فود زنجیرهای جهان، مک دونالد (McDonald’s)، نمونهای بینظیر برای درک بهتر این مسئله بهحساب میآید. این برند به تغییر نسل و نیازهای جدیدی که در جمعیت جامعه به مرور زمان رخ میدهد، توجه کرده و آنها را مورد بررسی قرار میدهد. در نتیجه اغلب، منو غذایی خود را باتوجه به ذائقه افراد جامعه، بروزرسانی میکند. سپس برای رونمایی از منو جدید از تکنیکهای فروش بیشتر با تبلیغات فروش نیز استفاده میکند. همکاری با گروه محبوب پاپ کره جنوبی (BTS) نمونهای بارز از تبلیغات فروش مک دونالد است. تبدیل مشتریان فعلی به مشتری وفادار پاداش دادن به مشتریان فعلی منجر به تبدیل آنها به مشتری وفادار شده و اهرمی است که در میدان رقابت، پیروزی شما را تضمین میکند. علاهبر آن، این پاداشها میتواند اعتماد و

مدیریت ارتباط با مشتری چیست و چه اهمیتی دارد؟ ۳ تکنیک فروش با crm
مدیریت ارتباط با مشتری، بهعنوان یکی از ستونهای موفقیت در همه کسب و کارها شناخته میشود. این درحالی است که این روزها رشد بیزینسها در گرو مشتریمداری بوده و با رعایت اصول در این زمینه میتوان در میدان رقابت از رقبا پیشی گرفت. در این بین تنها تکنیک crm مارکتینگ است که میتواند فرایند مدیریت ارتباط با مشتری را تسهیل ببخشد. برای فروش بیشتر با crm، این مطلب را تا انتها رها نکنید. crm چیست و چه کاربردی دارد؟ نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری ابزاری است که با آن میتوان سفر مشتری برای خرید را سازماندهی کرد. Customer Relation Management اطلاعات مشتریان و لیدها را از کانالهای دیجیتال مانند شبکههای اجتماعی، تبلیغات آنلاین، ایمیلها و رباتهای چت در وبسایت سازمان شما جمعآوری و آنها را مدیریت میکند. اطلاعات بدست آمده کمک میکند که صاحبان کسب و کار وضعیت فعلی تعامل با مشتری را بررسی کنند و استراتژی مناسبی را برای ارتباط با او در نظر بگیرند. از دیگر کاربردهای سی آر ام میتوان به یکپارچهسازی و سازماندهی کارمندان فروش، بازاریابی و کنترل کیفیت محصول اشاره کرد. زیرا پس از ثبت سیستمی اطلاعات وظایف تکراری حذف شده و کارمندان میتوانند بر روی فعالیتهای تخصصی تمرکز کنند. برچسبگذاری سرنخها در قیف فروش، پیگیری آنها برای بهرهوری در فروش، تقسیمبندی مشتریان، گزارشگیریهای سریع و بدون دردسر از روند کار کارمندان تنها بخش کوچکی از کاربردهای نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری است. انواع crm برای مدیریت پروژه کسب و کار، سی آر ام را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد. روند کار هر یک از این گروهها بهطور مختصر به شرح زیر است. سی آر ام عملیاتی کمک میکند که با اتوماسیون کردن عملیات، تیمهای مختلف شرکت با یکدیگر هماهنگ شوند. تیم بازاریابی سرنخهای درستی را ایجاد کند. سرنخها توسط تیم فروش به مشتری و سپس با استراتژی درست مشتری بالقوه به مشتری بالفعل تبدیل شود. همانطور که از نام سی آر ام تحلیل دادهها مشخص بوده، بر روی تجزیه و تحلیل دادهها متمرکز است. اطلاعات مشتریان از این طریق جمعآوری شده و تحلیل دادهها بر روی نمودارهای خاصی نشان داده میشوند. از این نمودارها برای درک بیشتر مشتری و میزان بازخورد استراتژی استفاده میکنند. ارتباط بین فروشندگان، بخش پشتیبانی و توزیع کنندگان از طریق سی آر ام مشارکتی اتفاق میافتد. ثبت تجربیات آنها در هنگام ارتباط با مشتری در سی آر ام مشارکتی به تیم نشان میدهد که بهترین تعامل با مشتری در کدام قسمت از مسیر فروش اتفاق افتاده است. با سی آر ام مارکتینگ میتوان کمپینهای بازاریابی را باتوجه به شخصیت مشتریان هدفگذاری کرد. از این طریق میتوان نتیجه اقدامات بازاریابی را بررسی و در راستای بهبود آنها برای نتیجه بهتر تلاش کر. ۳ تکنیک فروش بیشتر با crm تا به اینجا با مفهوم سی آر ام و انواع آن آشنا شدید. اما اینکه سی آر ام چگونه میتواند به فروش بیشتر کمک کند، مبحثی است که در ادامه با هم بررسی میکنیم. بهرهوری فروش با ثبت اطلاعات مشتری در سی آر ام کاغذ و قلم را کنار بگذارید و هر اطلاعاتی که از سرنخهای فروش بدست میآورید را در نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری ثبت کنید. درج اطلاعات در این نرم افزار کمک میکند تا بتوانید تکنیکهای فروش را طبق برنامهای خاص پیادهسازی کنید. به اصلاح میتوان گفت با ثبت اطلاعات در این نرم افزار، کارهای دستی، خودکارسازی میشوند و بهرهوری در فروش به حد بالا میرسد. برای درک بهتر به نمونههای زیر توجه کنید. نمونه اول زمانی که مشتریان فعالیتهای خاصی را انجام میدهند، شما قدم بعدی را بردارید. مثلا میتوانید نام فردی که با سرنخ فروش تصمیم به خرید میگیرد را در لیست خاصی قرار داده و جویای علاقهمندیهای او شوید. اطلاعات بدست آمده از علاقهمندیهای مشتری میتواند در تکنیکهای ریتنشن مارکتینگ به شما کمک کند. چنانچه مخاطب در این بین از خرید صرفه نظر کرد، اطلاعات ثبت شده به شما کمک میکند که بتوانید در زمان مناسب با استراتژی فروش جدید نظر مخاطب را جلب کنید. نمونه دوم براساس اطلاعاتی که از مشتریان در crm بهدست آوردهاید، آنها را طبق علاقهمندیها، نیازها، شخصیت، سن، تاریخ تولد و… گروهبندی کنید. سپس میتوانید اقدامات بازاریابی و فروش را برای هرگروه خاص برنامهریزی کنید. مثلا لیستی از نام افراد با توجه به مشاغل آنها در این نرم افزار تهیه و از طریق پنلهای پیامکی آن روز بهخصوص را تبریک بگویید. نمونه سوم: مدیریت پیگیری مخاطبان نیز از دیگر اقداماتی است که با crm مارکتینگ میتوان انجام داد. پیگیری مشتریان برای خرید مجدد، حفظ ارتباط با سرنخهای سرد فروش، ترغیب به خرید سرنخها و پرورش آنها نمونههایی از مدیریت پیگیری مخاطبان محسوب میشود. همچنین برای نگهداری ارتباط با مشتری لازم است تا به روشهای مختلف به او نزدیک شوید. ایمیلهای نظرسنجی درباره محصول خریداری شده گزینه خوبی در اینباره هستند. ارسال ایمیلهایی با این مضمون را میتوانید در نرم افزار crm راهاندازی کنید. استفاده از فرصتهای فروش با تصویر بصری در سی آر ام اگر مسیر فروش را لولهای خطی در نظر بگیرید، نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری به شما کمک میکند که زودتر از ابتدا به انتهای آن برسید. نبود یک تصویر بصری از مسیر فروش، اقداماتی که باید در هر مرحله انجام داد و عدم اطلاع از میزان ارزش آنها میتواند سرنخهای بدستآمده در مرحله بازاریابی را از بین ببرد. این نرم افزار به شما کمک میکند که با یک نمایش بصری، اقداماتی که روزانه باید انجام دهید شناسایی و بر روی انجام آنها تمرکز کنید. همچنین میتوانید درآمد سه ماهه سازمان خود را پیشبینی کنید. به کمک نرم افزار سی آر ام با مخاطبان خود تماس بگیرید و فروش خود را در هر مرحلهای که وجود دارد، حرکت داده و به سرانجام برسانید. افزایش فروش با شخصی سازی مخاطب در سی آر ام مدیریت سرنخها، مشتریان و فروش بیشتر با crm امکانپذیر بوده و این در حالی است که از طریق این نرم افزار میتوانید با فیلترهایی که مد نظر دارید، مخاطبهایی که برای کسب و کار شما سودآورتر هستند را هدف قرار دهید. شما میتوانید براساس یک معیار خاص به هر لید امتیاز به خصوصی دهید و باتوجه به امتیازها، لیست مخاطبان را سفارشی کنید. برای مثال از مکانیسم زیر میتوانید برای امتیازدهی

چطور قیف بازاریابی b2b ایجاد کنیم؟
اگر شما هم جزو افرادی هستید که تصمیم گرفتهاید در کسب و کار خود از استراتژیهای بازاریابی مدرن استفاده کنید، در قدم اول باید همه اصطلاحات دنیای دیجیتال را بشناسید. زمانیکه کلمه بازاریابی به میان میآید اولین چیزی که به ذهن صاحبان کسب و کار میرسد، پیادهسازی استراتژی فروش محصول به مشتری است. اما اینکه صاحب چه کسب و کاری هستید در استراتژی که باید برای فروش و بازاریابی بهکار ببرید متفاوت است. بازاریابی کسب و کارها را میتوان به دو گروه b2b و b2c تقسیم کرد. بازاریابی b2b تفاوتهای زیادی با بازاریابی b2c دارد. تعیین مخاطب هدف در بازاریابی را میتوان به عنوان تمایز اصلی در این گروهها نام برد. در B2B مخاطب هدف شرکتها و سازمانها و در B2C هدف مصرفکنندگان یا به اصطلاح همان مشتریان (افراد عادی) هستند. برای بهبود در استراتژی بازاریابی b2b در ابتدا باید دانست قیف فروش چیست و با قیف بازاریابی business to business چه تفاوتهایی دارد. سپس باید آموخت که برای کسب و کار خود چطور قیف بازاریابی b2b ایجاد کنیم؟ اگر برای یادگیری این مباحث مشتاق هستید تا انتها با ما همراه بمانید. قیف بازاریابی b2b چیست؟ برای درک بهتر از b2b marketing funnel باید بگوییم قیف فروش (sales funnel) چیست؟ قیف فروش فرایندی است که مشتریان بالقوه آن را در سه مرحله طی میکنند تا در نهایت خرید از فروشنده انجام گیرد. البته جالب است بدانید sales funnel زمانی شروع میشود که قیف بازاریابی به خوبی انجام شده باشد. قیف بازاریابی مراحلی از درک و شناسایی نیاز مشتریان، جذب آنها به محصول و سپس خرید است. در دنیای مدرن امروز، بازاریابی business to business در بستر آنلاین صورت میگیرد. لذا برای اینکه بتوانید قیف بازاریابی b2b را ایجاد تا فروش بیشتری را بدست آورید، لازم است استراتژیهای بازاریابی b2b را بشناسید. استراتژی قیف بازاریابی business to business ایجاد تقاضا، تولید سرنخ فروش و استراتژی تصمیمگیری، نگهداری و خرید مجدد، سه فرایند اصلی هستند که برای ایجاد مشتری باید انجام شود. این سه روند را که به آن سفر مشتری برای خرید نیز میگویند، بهطور مختصر به شرح زیر است. تولید تقاضا: در این مرحله مشتری با محصول شما آشنا است اما هنوز آماده خرید نیست. لذا باید هدف اصلی خود را افزایش آگاهی از نام برند و ایجاد علاقه محصول و خدمات قرار دهید. ایجاد لید: مرحله دوم قیف بازاریابی زمانی شروع میشود که مشکل مشتری برای خرید نکردن شناسایی شده و راه حل را پیدا کردهاید. حال باید محصول و خدمات خود را منحصربهفرد و متمایز از از رقبا معرفی کنید. تصمیمگیری، نگهداری و خرید مجدد: استراتژی که در این مرحله پیاده میکنید، ثمره مسیری که در ساختن مشتری تا به اینجا طی شده را میسازد. گاها در این مرحله لازم نیست حتما خرید صورت گیرد. بلکه این اقدام از سمت مشتری میتواند پر کردن فرم و نوشتن اطلاعات شخصی برای حفظ ارتباط با کسب و کار شما یا پاسخ مثبت به درخواست مشاوره رایگان از سمت شما باشد. هم گام با روند تصمیمگیری مثبت با مشتری میتوانید تکنیکهای دیگری چون بازاریابی بازگشتی را بهکارگرفته تا بتوانید علاوهبر حفظ ارتباط با مشتری، نرخ فروش را نیز بالا ببرید. بهترین استراتژی های بازاریابی b2b هرکدام از استراتژیهای زیر به منظور تکمیل روند قیف بازاریابی business to business بهکار برده میشوند. برای کسب و کار خود یک وبسایت فوقالعاده حرفهای با سرعت و امنیت بالا و رابط کاربری آسان طراحی کنید. بازاریابی شبکههای اجتماعی را برای بیشتر دیده شدن و شناسایی مشتریان جدی بگیرید. بازاریابی ویدیویی را فراموش نکنید زیرا هویت بصری که در ذهن مخاطب با دیدن ویدیو ایجاد میشود به سختی فراموش خواهد شد. بازاریابی محتوایی نیز یکی دیگر از استراتژیهای برتر بازاریابی b2b در b2b marketing funnel است که باید حرفهای انجام شود. بهینه سازی وبسایت طراحی شده برای موتورهای جستجو (SEO) به کسب و کار شما کمک میکند که به عنوان اولین انتخاب همیشه در نظر مخاطب باشد. تبلیغات کلیکی یکی دیگر از راههای دیده شدن وبسایت تجاری شما است. ایونت مارگتینگ یا بازاریابی رویداد استراتژی خوبی برای دیده شدن کسب و کار و تعامل با مشتری است. همکاری در فروش و بازاریابی که آن را با نام افیلیت مارگتینگ میشناسند نیز یکی دیگر از استراتژیهای بازاریابی در قیف بازریابی b2b است. ریمارگتینگ بهطور مستقیم با بازدیدکنندگان سایت شما مرتبط بوده و میتواند در موفقیت b2b marketing funnel تا حد زیادی موثر واقع شود. اتوماسیون بازاریابی (مارگتینگ آتومیشن) رابطه مستقیمی با افزایش فروش کسب و کارها بهویژه کسب و کارهای b2b دارد. ایمیل مارگتینگ تنها یکی از استراتژیهایی است که در این بخش بهکارگرفته میشود. برای اطلاعات بیشتر در اینباره پیشنهاد میشود که بلاگ مارگتینگ آتومیشن و جایگاه آن در دنیای امروز را بخوانید. ایجاد قیف بازاریابی b2b در پنج مرحله برای ایجاد قیف بازاریابی business to business و چگونگی اجرای استراتژیهایی که گفتیم، لازم است پنج گام زیر را با دقت پیادهسازی کنید. مخاطب هدف را شناسایی و رفتار و شخصیت آنها را آنالیز کنید در کسب و کارهای b2b اغلب صاحبان بیزینس، نام شرکتهایی که باید محصولات و خدمات خود را به آنها معرفی کنند، میشناسند. اما دانستن اسامی شرکتها و سمتهای شغلی که باید توسط آنها برای فروش محصول و خدمات اقدام کنند، کافی نیست. زیرا تنها با آگاهی از چند اسم نمیتوان به این مهم دست پیدا کرد که چه چیزی آنها را به سمت خدمات و محصولات شما جذب میکند. قیف بازاریابی business to business میگوید در این مرحله شما تنها با یک نفر در ارتباط نیستید بلکه باید اشخاص مهم سازمان را شناسایی و اطلاعات زیر را برای هر یک بدست آورده و مکتوب کنید. اطلاعات دموگرافی همچون جنسیت، سن، رشته تحصیلی، سمت و… علاقهمندی رایج هر شخص شناسایی عواملی که موجب میشود آنها از محصولات یا خدمات شما استفاده کنند با استفاده از محصولات یا خدمات کدام نیازهای آنها برطرف میشود علاقهمندی آنها در دنیای مدرن چیست؟ (با توجه به شناخت علاقهمندی هر یک، میتوانید یکی از ده استراتژی که در بالا به آن اشاره کردیم را پیادهسازی کنید) لازم نیست حتما برای بدست آوردن این اطلاعات، تحقیقات میدانی انجام دهید؛ بلکه ابزارهایی نیز مانند Google Analytic میتواند به شما در دادهکاوی این اطلاعات کمک کند. پس از آنکه

سوشال سلینگ چیست و چطور به موفقیت کسب و کار شما کمک میکند؟
سوشال سلینگ (social selling)، همان استراتژی فروشی است که این روزها هر کسب و کاری برای موفق شدن به آن نیاز دارد. حضور در شبکههای اجتماعی و استفاده کردن از آنها توسط همه سنین، به نردبانی برای پیشرفت اغلب کسب و کارها تبدیل شده است. چرا که با فعالیت اصولی کسب و کارها در شبکههای اجتماعی میتوان با برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد، از لیدها مشتریان بالقوه ساخت و مشتریان بالقوه را به بالفعل تبدیل کرد. لذا در بازاریابی به سبک دیجیتال به جای تمرکز بر روی چگونگی فروش بیشتر، باید بر روی چگونگی ارائه محصول و خدمات تمرکز کرد. سوشال سلینگ چیست و میزان اهمیت آن در رشد کسب و کار چقدر است؟ برای آشنایی با این استراتژی فروش تا انتها با ما همراه بمانید. سوشال سلینگ (social selling) چیست؟ به استراتژی که در آن از ابزارهای آنلاین مانند توییتر، اینستاگرام، فیسبوک، تیک تاک و… برای برقراری ارتباط و تعامل با مخاطب با هدف فروش محصول یا خدمات استفاده میکنند، فروش اجتماعی میگویند. برقراری ارتباط با مشتریان و جلب اعتماد آنها به اصطلاح گروهی از کاربران را الک کرده و دقیقا مشتریان واقعی شما را میسازد. همچنین ارتباط با مشتری از طریق شبکههای اجتماعی این امکان را برای شما فراهم میکند در ذهن آنها ماندگار شوید. بنابراین زمانی که قصد خرید محصول یا خدمات مشابه از رقبا را داشته باشند، در ذهنشان نام برند شما میدرخشد. فرایند ساخت این روابط توسط فروشندگان با کاربران میتواند با تولید محتوای ارزشمند در رسانههای اجتماعی و معرفی برند خود با ارائه عکسهای باکیفیت یا تیزرهای تبلیغاتی، شروع شود. سپس با پاسخ به سوالات کاربران و ترویج محصول و خدمات، این روند به فروش ختم خواهد شد. سوشال سلینگ دقیقا چگونه کار می کند؟ همانطور که اشاره کردیم استراتژی social selling تنها مختص به حضور در شبکههای اجتماعی است. این تکنیک در صورتی کاربردی است که درست طراحی و اجرا شود. قبل از پاسخ به این سوال که چگونه استراتژی فروش به کمک شبکههای اجتماعی بچینیم باید بدانید که سوشال سلینگ دقیقا چگونه کار میکند؟ در ابتدا باید نیاز مشتریان بالقوه را تعیین کرد. چگونگی برطرف کردن نیاز مخاطب با خرید محصول یا استفاده از خدمات روشن شود. اهداف کوتاه مدت و قابل اندازهگیری مانند تعیین تعداد ایجاد مشتری در سه ماه از طریق شبکه اجتماعی مدنظر، توسط مدیران کسب و کار معین گردد. پلتفرمهایی که مشتریان آن کسب و کار بیشتر در آن حضور دارند، شناسایی شوند. سپس حسابهای کاربری برای کسب و کار در پلتفرمهای آنلاین محبوب مخاطب همان کسب و کار ایجاد شود. پروسه تولید محتوای ارزشمند در راستای کسب و کار در شبکه اجتماعی مورد نظر، برنامهریزی و اجرا گردد. استراتژی مدام ارزیابی شود و با چشمانداز در مورد نظر مقایسه گردد. بروزرسانی و تغییر برنامههای از پیش تعیین شده مطابق با بینشهای جدید نیز از قوانینی است که در استراتژی سوشال سلینگ باید رعایت شود. چگونه استراتژی فروش به کمک شبکه های اجتماعی بچینیم؟ با همهگیر شدن بازاریابی به سبک دیجیتال، در بین صاحبان کسب و کار، فروش به کمک شبکه های اجتماعی مبحثی ساده به نظر میرسد. این در حالی است که برای پیشی گرفتن در میدان رقابت از دیگر رقبا و گرفتن سهم بیشتری از بازار، هر کسب و کاری نیازمند یک استراتژی هوشمندانه برای social selling است. پنج رکن زیر پایه و اساس استراتژی فروش به کمک شبکه های اجتماعی در هر تجارتی است. رسانههای اجتماعی مناسب انتخاب کنید. کمتر کسب و کاری است که برای بازاریابی و معرفی محصولات و خدمات خود فعالیت در پلتفرمهایی چون لینکدین، اینستاگرام، فیسبوک، یوتیوب، توییتر، تیک تاک و… را نادیده بگیرد. رشد درآمدی کسب و کارها پس از فعالیت در رسانههای اجتماعی غیر قابل انکار است. با این حال انتخاب شبکه اجتماعی که مخاطبان هدف هر کسب و کاری، زمان بیشتری را به حضور در آن پلتفرم اختصاص میدهند، سکوی پرتابی برای رشد هر تجارتی است. برای مثال اگر صاحب بیزینسی هستید که مشتری هدف شما شرکت و سازمان است (B2B)، لینکدین رسانه مناسبی برای معرفی برند شما است. این درحالی است که برای فروش محصول یا خدمات به عموم مردم (B2C)، شبکههای اجتماعی محبوب هستند که شرایط تعامل با مشتری را فراهم کنند. برای درک بهتر این موضوع که حضور مستمر در کدام شبکه اجتماعی میتواند منجر به نزدیک شدن شما به اهداف درآمدیتان شود، باید شخصیت مشتریان بالقوه محصولات یا خدمات خود را تجزیه و تحلیل کنید. شخصیتشناسی مشتریان بالقوه علاوهبر پیدا کردن شبکه اجتماعی مناسب برای بیزینس، به سوال چطور استراتژی فروش بچینیم در ذهن صاحبان کسب و کار نیز پاسخ میدهد. به شبکههای اجتماعی گوش دهید. حضور فعال در سوشال مدیا مناسب، زمانی اثربخشی بیشتری خواهد داشت که رویکرد سوشال لیسنینگ را مکمل فعالیت در شبکههای اجتماعی دانست و به عبارتی به آنها گوش داد. شنیدن شبکههای اجتماعی توسط ابزارهای ایرانی و خارجی به شما کمک میکند که نام برند خود را در مکالمات افراد در کامنتها، هشتگها و پستهای آنها پیگیری کنید. از نظرات و انتقادهای آنها اطلاع پیدا کنید و برای رضایت بیشتر مشتری آنها را اصلاح کنید. با نظارت بر عملکرد رقبا، دادههای مورد نیاز خود را بر اساس فیلترهایی که در ابزار اعمال میکنید، بهصورت دستهبندیهای مختلف، بدست آورید. سهم بزرگی که ابزارهای گوش دادن به شبکههای اجتماعی در استراتژی social selling دارند را نمیتوان نادیده گرفت. برخی از ابزارهای سوشال لیسنینگ علاوهبر دادهکاوی شبکههای اجتماعی، گاها به مدیریت پلتفرمهای اجتماعی نیز کمک میکنند. همچنین با اطلاعات بدست آمده از مخاطب و آشنایی با سلیقه و شخصیت آن، فروشنده میتواند استراتژی باندلینگ را در فروش بهکار بگیرد. برای برند کسب و کار خود اعتبار ایجاد کنید. گام بعدی پس از گوش دادن به شبکههای اجتماعی، این است که برای برند خود اعتبار ایجاد کنید. میزان رضایت مشتریان، برجستهترین عاملی است که به کسب و کارها اعتبار میبخشد. در یک استراتژی فروش به کمک شبکه های اجتماعی موفق باید رضایت مشتریان را با سند و مدرک در شبکههای اجتماعی به نمایش گذاشت. همچنین اشتراکگذاری عکس محصولات توسط مشتریان و ایجاد نظرسنجیهای آنلاین در بین مشتریان بالقوه و بالفعل، لیدها را جذب میکند. همین امر تبدیل به اهرمی خواهد شد که اعتبار بیشتری در بین دیگر مخاطبان کسب کنید. طبق آمار،

چطور استراتژی فروش بچینیم؟ ۷ کلید موفقیت در استراتژی فروش
بر هیچکس پوشیده نیست که در هیچ زمینهای نمیتوان بدون برنامهریزی مسیر دستیابی به اهداف را پیمود. همه ما در زندگی خواهان پیدا کردن روشهایی هستیم که با شکست کمتری، به اهدافی که در ذهن خود داریم برسیم. در عصر دیجیتال مارکتینگ، اهمیت استراتژی در کسب وکارها غیر قابل انکار است. پیشی گرفتن از رقبا در میدان رقابت و گرفتن سهم بیشتر از بازار، هدفی است که نیازمند به استراتژی برای فروش است. برای اینکه بتوانید به سوال “چطور استراتژی فروش بچینیم؟” که در ذهنتان نقش بسته است پاسخ دهید، در ابتدا باید بدانید استراتژی فروش چیست؟ استراتژی فروش یعنی چه؟ استراتژی فروش (Sales Strategy) برنامهریزی برای قدمهایی است که در راستای افزایش درآمد کسب و کارها باید برداشته شود. هدف نهایی استراتژی فروش تنها یک بار فروش محصول یا خدمات به مشتری نیست. بلکه استراتژی مطلوب با هدف بارها و بارها فروش محصولات یا خدمات یک برند به یک مشتری و ایجاد مشتری بالقوه جدید است. تصمیمات و اقداماتی که در استراتژی فروش گنجانده میشوند، معمولا در بیزینسهای کوچک توسط یک فرد و در کسب وکارهای بزرگ توسط تیم فروش سازمان گرفته میشود. چرا به استراتژی فروش نیاز داریم؟ توسعه محصول و خدمات را نمیتوان نادیده گرفت و بهعنوان پایه اصلی هر کسب و کاری شناخته میشود. با این حال معیار نهایی بازخورد تولید یک محصول یا ارائه خدمات هر کسب و کاری، میزان جذب مشتری برای استفاده از محصول و خدمات است. دیده شده که برخی از صاحبان کسب و کار برای پیشی گرفتن از رقبا تنها بر روی توسعه محصول و بازاریابی تمرکز میکنند. درحالیکه عرضه محصول و خدمات درجه یک در بازار و بازاریابی کارآمد زمانی نتیجهبخش خواهد بود که منجر به فروش شود. لذا استراتژی فروش مسئلهای نیست که بتوان به آسانی ازآن گذر کرد. جالب است بدانید که با یک استراتژی نمیتوان فروش به تمام مشتریان را پوشش داد. زیرا شخصیت مشتریان با یکدیگر متفات است و سازمانها باید برای هر شخصیت از مشتریان استراتژی متفاوتی از فروش را بکاربگیرد. برای اطلاعات بیشتر درباره انواع Sales Strategy مقاله مقایسه استراتژی فروش inbound و outbound بررسی کنید. چطور استراتژی فروش بچینیم؟ هر کسب و کاری با توجه به جایگاه، محصول، جامعه مشتریان و هویت برند منحصر به فرد است. بنابراین استراتژی فروش هر کسب و کاری علاوه بر شخصیت مشتریان باید متناسب با کسب و کار نیز در نظر گرفته شود. چشمانداز کسب و کار چشمانداز خود را برای آینده کسب و کارتان روشن کنید. مشخص کردن چشمانداز باعث میشود تا با واکاوی، نیازمندیها برای پیشرفت در کسب و کار را پیدا کنید و استراتژی را بگونهای بچینید که شما را به چشماندازی که مدنظر دارید نزدیکتر کند. اهداف درآمدی بهعنوان صاحب کسب و کار باید اهداف درآمدی بیزینس خود را نیز بگونهای انتخاب کنید که به این سوال پاسخ دهد: “درآمدی که مد نظر دارم چگونه به تحقق چشماندازی که در ذهن دارم کمک میکند؟”. غیرقابل انکار است که هدف اصلی چیدمان استراتژی فروش، دستیابی به اهداف درآمدی هر کسب و کاری است. پس باید اهداف درآمدی بگونهای انتخاب شود که با چشمانداز کسب و کار شما همسو باشد. مشخصات مشتری ایدهآل با مشخص کردن مشتری ایدهآل به تیم فروش کمک میکنید که راحتتر مشتریان احتمالی را پیدا کنند و بهرهوری در فروش بالاتر میرود. چرا که تیم فروش بر روی لیستی از مشتریان با مشخصات خاص تمرکز میکند و شکست در فروش در این بین کمتر اتفاق میافتد. همچنین Sale Strategy بر اساس مشخصات مشتری چیده میشود و در این بین شرایط برای فروش با استراتژی باندلینگ محیا میشود. گزاره ارزش زمانی کالا یا خدماتی به فروش میرسد که مشتری درک کند خرید از برند شما چه مزایایی دارد و در این بین کدام یک از نیازهای او برطرف میشود. اگر بخواهیم سادهتر بگوییم باید برای مشتری مزیتهای رقابتی خود را روشن کنید. ایجاد یک گزاره ارزش میتواند به چیدمان استراتژی فروش کسب و کار شما کمک زیادی کند. بودجه استفاده از ابزار برای مدیریت ارتباط با مشتری و آموزشهای فروش و بازاریابی برای دو تیم فروش و بازاریابی فعالیتهایی هستند که باید در استراتژی فروش گنجانده شوند. لذا برای این دو مورد باید بودجهای را تحت عنوان سرمایهگذاری برای افزایش درآمد در نظر بگیرید. ۷ کلید موفقیت در استراتژی فروش اکنون که میزان اهمیت استراتژی فروش برای کسب و کارها روشن شد و متوجه شدید که با توجه به چه معیارهایی باید Sale strategy بچینید، وقت آن رسیده است که ۷ کلید موفقیت در آن را بررسی کنیم. شناسایی بازار و پرسونا ابتداییترین قدم برای فروش موفقیت آمیز، شناسایی نیاز بازار و دستهبندی مشتریان است. اغلب صاحبان کسب و کار بر این موضوع واقف هستند که بین لیست مشتریان هدف و مشتریان واقعی شکاف عمیقی وجود دارد. مشتریان هدف، کسانی هستند که باید برای بازاریابی به سراغ آنها بروید. درحالیکه مشتریان واقعی لیستی از کسانی هستند که از محصولات یا خدمات شما استفاده کردهاند. بررسی شخصیت مشتریان هر دو گروه و نیاز بازار، چراغ روشنی است در مسیر رسیدن به هدف نهایی کسب و کار شما. همین درک بهتر از مسیر پیشرو، مسیر پیشرفت را به نسبت گذشته هموار میسازد. شناسایی فرصتها و تهدیدها SWOT که مخفف چهار کلمه انگلیسی Strengths (نقاط قوت)، Weaknesses (نقاط ضعف)، Opportunities (فرصتها) و Threats (تهدیدها) است، بهترین ابزار برای تجزیه و تحلیل موقعیت فعلی کسب و کار شما در بازار است. تجزیه و تحلیل مطلوب علاوه بر مشخص کردن جایگاه فعلی کسب و کار در بازار، میزان کیفیت تعامل با مشتریان فعلی و نیازمندیهایی که برای جذب مشتری جدید لازم است را شناسایی میکند. پیادهسازی روش SWOT نیازمند اطلاعاتی است که توسط تیم فروش، تیم بازاریابی و تیم کنترل کیفیت محصول جمعآوری میشود. این تجزیه و تحلیل کمک میکند که در استراتژی فروش، برنامههایی برای بالا بردن نقاط قوت، رفع نقاط ضعف، استفاده از فرصتها و آمادگی لازم برای تهدیدهای آینده کسب و کار چیده شود. همسوسازی تیم فروش و تیم بازاریابی درست است که تیم فروش و تیم بازاریابی هر دو با هدف نهایی افزایش درآمد و جذب مشتری فعالیت میکنند اما عملکرد هردو تیم نیازمند استراتژی است. پس از کسب اطلاعات از موقعیت فعلی کسب و کار، بازخورد تعامل با مشتری و نیازمندیهای

مقایسه استراتژی فروش Inbound و Outbound
استراتژیهای فروش را میتوان به دو روش درونی و بیرونی تقسیم کرد و از هر کدام برای تولید سرنخ، جذب مشتری و در نهایت فروش استفاده کرد. در این مقاله به تعریف و مقایسه استراتژی فروش Inbound و Outbound میپردازیم و این که کدام یک برای کسب و کار مفیدتر است. استراتژی فروش درونگرا چیست؟ استراتژی فروش درونگرا یا Inbound Selling به شما کمک میکند تا افرادی که نیازمند و علاقهمند به بیزینس شما هستند را به مشتری الفعل و وفادار تبدیل کنید. در واقع این گونه افراد همان مشتریان بالقوهاند که خواستار خدمات و محصولات شما هستند اما هنوز خریدی انجام ندادهاند و سودآوری برای کسب و کارتان نداشتند. در فروش به روش inbound باید سعی کنید تا با روشهای مختلف از جمله بازاریابی شبکههای اجتماعی، تبلیغات کلیکی و پولی گوگل، پستهای وبلاگ و بازاریابی محتوا، بهینهسازی موتورهای جستجو و… جامعه هدف را نشانه قرار دهید و آنها را تبدیل به مشتری کنید. تولید محتوای جذاب بهترین راه برای علاقهمند کردن افراد، طرح یک مشکل و حل آن به وسیله استفاده از کالا و خدمات شما است. در این استراتژی، مشتریان از قبل با بیزینس شما آشنا هستند و یک شناخت کلی در مورد آن دارند. بنابراین نیازی به شیوههای پر هزینه و دشوار برای جستجو و جذب افراد نیست. استراتژی فروش برونگرا چیست؟ استراتژی فروش برونگرا Outbound Selling نقطه مقابل فروش داخلی است و هدف آن جذب افرادی است که هیچ شناخت و آشنایی قبلی با محصولات و خدمات شما ندارند. در حقیقت تیم فروش به دنبال کسانی هستند که احتمالا به خدمات و کالای شما علاقه دارند اما از آن آگاه نیستند. همچنین این نوع مارکتینگ معمولا طیف گستردهای از جامعه را هدف قرار میدهد و محدود به جمعیت خاصی نیست. فروش به روش Outbound شباهت زیادی به تکنیکهای بازاریابی سنتی دارد. تماس تلفنی، تبلیغات در رسانههای جمعی، ایمیل مارکتینگ ( البته باید توجه داشت که در فروش خارجی ارسال ایمیل بدون اجازه قبلی انجام میشود و با عضویت در خبرنامههای ایمیلی که با خواست خود کاربران است متفاوت خواهد بود. ) و تبلیغات چاپی از جمله مهمترین روشهای فروش برونگرا است. مقایسه استراتژی فروش inbound و outbound حال که با مفهوم فروش درونی و بیرونی آشنا شدید، مقایسه استراتژی فروش inbound و outbound به شما کمک میکند تا انتخاب درستتری برای به کارگیری هر یک از آنها در کسب و کار خود داشته باشید. سرمایه گذاری یکی از مهمترین موارد برای مقایسه استراتژی فروش inbound و outbound ، میزان سرمایهگذاری لازم برای هر کدام است. فروش به صورت خارجی معمولا هزینهی بیشتری نسبت به تاکتیکهای فروش داخلی دارد. علت این امر هم واضح است چون تکنیکهای به کار گرفته شده در آن مانند نصب بیلبوردهای تبلیغاتی و یا تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، هزینه زیادی را ایجاد میکنند. در صورتی که سئو، بازاریابی محتوا، سوشیال مارکتینگ و… نیاز به سرمایه آنچنانی ندارند و میتوان گفت که تنها، تبلیغات پولی گوگل هزینهی نسبتا بالایی در این روش خواهد داشت. جامعه هدف از دیگر تفاوتها برای مقایسه استراتژی فروش inbound و outbound، جامعه هدفگذاری است. در روش اول جامعهی کوچکتری انتخاب میشود و محتوا یا تبلیغات معمولا به صورت شخصیسازی تولید و ارسال میشود. برای مثال در تبلیغات سرچ گوگل، نتایج و خدمات برای افرادی که عبارات کلیدی و یا مشابه با کسب و کار موردنظر را سرچ کردند نمایش داده میشود. اما فروش به شیوهی خارجی، بخش زیادی از مردم را شامل میشود و عموما محدودیت خاصی ندارد. به عنوان مثال، افراد زیادی آگهیهای تلویزیون را تماشا میکنند و ممکن است عدهی کثیری از آنها به محصولات تبلیغ شده نیازی نداشته باشند اما با تکرار مداوم آگهی و آگاهیبخشی از مزایای استفاده از آن، ترغیب به خرید کالا شوند. کانال مورد استفاده مورد بعدی که موجب تفاوت میان این دو استراتژی میشود، کانالهای استفاده شده در آنها است که در روش Inbound، ابزار و کانالهای دیجیتالی به کار گرفته میشود در حالی که برای فروش خارجی معمولا از رسانههای غیردیجیتالی و آفلاین بهره میگیرند. قابلیت اندازهگیری نتایج در بازاریابی درونگرا بسیار سریع و آسان است اما سنجش عملکرد روشهای بازاریابی برونگرا بسیار دشوار است. چون همانطور که گفتیم در فروش خارجی تبلیغات و تکنیکها برای طیف گستردهای از مردم طراحی میشود. این یعنی اندازهگیری کارآیی هر یک از کانالهای تبلیغاتی مشکل است. در صورتیکه فروش داخلی، چون با شیوه و ابزارهای دیجیتال انجام میشود، سنجش عملکرد و تاثیرگذاری آن با استفاده از نرمافزارهای مخصوص بسیار آسان است. استراتژیهای بازاریابی جزو فروش داخلی محسوب میشوند یا فروش خارجی؟ این سوال ممکن است در ذهن شما ایجاد شود که استراتژیهای مارکتینگ در کدام گروه قرار میگیرند و چه دستهبندی برای آن وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت که برخی از تکنیکها مانند تولید محتوای جذاب و به روز برای جذب لیدهای (سرنخ) کلیدی از ابزارهای فروش داخلی محسوب میشوند. برخی دیگر مانند نصب تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی در شهرها و تماسهای تلفنی جزو روشهای فروش خارجی به شمار میروند. اما بعضی از تکنیکها مانند استراتژی باندلینگ میتواند در دو دسته قرار بگیرد. برای مثال هنگامی که شما با افراد تماس میگیرید و به جای خرید یک محصول، چند کالا را در قالب یک پک ویژه با قیمت کمتر نسبت به خرید جداگانه، به آنها پیشنهاد میدهید از استراتژی باندلینگ در بخش بازاریابی خروجی استفاده کردید. در حالی که اگر تا به حال، بستههای ترکیبی اپراتورهای موبایل شامل اینترنت، مکالمه و پیامک را خریداری کردید، تحت روش باندلینگ که زیرمجموعهی بازاریابی درونگراست، قرار گرفتید. بنابراین نوع استراتژی مشخصکنندهی این است که در چه گروهی قرار میگیرد و دستهبندی خاصی برای آن وجود ندارد. کدام روش فروش برای کسب و کار مناسبتر است؟ تا اینجا با مقایسه استراتژی فروش inbound و outbound یا همان فروش درونگرا و فروش برونگرا آشنا شدید. پاسخ این سوال کاملا بستگی به نوع بیزینس شما، شرایط و بودجه شرکت دارد. اگر به دنبال هدفگیری گروه خاصی از جامعه هستید و افراد آشنایی کلی با حوزهی فعالیت شما دارند، بهتر است از فروش داخلی بهره بگیرید. اما اگر به تازگی برند خود را تاسیس کرده و به جذب مشتری نیاز دارید، فروش خارجی با سرعت بیشتری منجر به شناخت برند و در نهایت

سوشال لیسنینگ چیست و چه اهمیتی دارد؟ معرفی ابزارهای سوشال لیسنینگ
در هیچ تجارتی از اهمیت نظرسنجی و نظرات کاربران درباره خدمات، محصول، برند یا یک صنعت نمیتوان چشمپوشی کرد. قبل از گستردگی استفاده از شبکههای اجتماعی (Social Media)، در هر بیزینس افرادی حضور داشتند تا با گفتگو و سنجش افکار مشتریان اطلاعات مفیدی را برای پیشرفت و محبوبیت خدمات و محصولات برند خود بدست آورند. توسعه سوشال مدیا موجب شد تا افراد بتوانند نظرات خود را در همه پلتفرمهای آنلاین بهصورت نوشتاری، ویدیویی و… درج کنند و با یکدیگر درباره ویژگیهای مثبت و منفی کسب و کارها گفتگو کنند. در این بین نیاز بود تا همانند گذشته بتوان افکار و نظرات مخاطبان را مورد بررسی قرار داد. لذا رویکرد سوشال لیسنینگ (Social Listening) در محیط آنلاین نیز ایجاد شد. سوشال لیسنینگ (Social Listening) چیست؟ برای آنکه با تعریف سوشال لیسنینگ آشنا شوید لازم است بدانید دیجیتال مارکتینگ چیست؟ زیرا Social Listening نیز یکی از ابزارهای مارکتینگ آتومیشن است که کسب و کار را به سمت رشد و پیشی گرفتن از رقبا سوق میدهد. همانطور که در ابتدا اشاره شد از گذشته تا به امروز با اطلاع از احساسات و عواطف مردم نسبت حرفه شخصی، میتوان در مسیر درست برای رشد کسب و کار قرار گرفت. اما جمعآوری نظرات کاربران و جمعبندی دادهها برای یک کسب و کار در شبکههای اجتماعی را نمیتوان توسط نیروهای انسانی انجام داد. در راستای رسیدن به این هدف ابزارهای متنوعی گسترش یافتند. ابزارهای سوشال لیسنینگ شرایطی را فراهم کردهاند تا بدون آنکه مخاطبان متوجه شوند، علایق شخصی، نظرات و انتقادهایی که نسبت به هر بیزینس دارند را دستهبندی کرد و از اطلاعات در راستای محبوبیت بیشتر کسب و کار در بین مردم استفاده کرد. اهمیت گوش دادن به شبکه های اجتماعی با Social listening، تحلیل و بررسی اطلاعات جمعآوری شده و پاسخ خلاقانه به نیاز مشتریان موجب میشود تا نام آن کسب و کار در ذهن مخاطب بهعنوان یک بیزینس حرفهای ثبت و به اصطلاح (Top Of Mind) شود. همچنین درک احساسات مشتریان و اطلاع از گفتگوهای مردم درباره برند علاوه براینکه بخش بزرگی از استراتژیهای بازاریابی را میسازد، پیمایش مسیر جذب مشتری را نیز هموار میکند. موارد زیر را نیز میتوان به عنوان مهمترین دلایل اهمیت گوش دادن به شبکه های اجتماعی در نظر گرفت. تعامل با مشتریان اکثر کسب و کارها در شبکههای اجتماعی دارای حسابهای کاربری مخصوص به خود هستند که با تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال میتوانند مشتریان بالقوه خود را به مشتریان بالفعل تبدیل کنند. حال فرض کنید مشتری شما به حساب کاربری اختصاصی برندتان دسترسی ندارد و احساسات خود درباره برند شما را در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک میگذارد. ابزارهای سوشال لیسنینگ به شما کمک میکند تا تمام متنهایی که از نام برند شما در آن استفاده شده است را ببینید و با پاسخی خلاقانه به کاربر نشان دهید که نظر او برای شما مهم است. مدیریت استراتژی گاهی ممکن است استراتژی که برای رشد کسب و کار خود در نظر گرفتهاید، استقبال مخاطبان را بههمراه نداشته باشد. درحالیکه به احساسات مردم نسبت به کسب و کار خود توجه نکنید، متوجه روند نزولی که برای رشد کسب و کار در حال طی شدن است، نمیشوید. فیدبکهای دریافتی از مخاطبان از طریق ابزارهای Social Listening و تحلیل آنها باعث میشود در مواقع نیاز استراتژی خود را اصلاح کنید. ایجاد مشتری ارتباط با کاربران در سوشال مدیا این امکان را برای شما فراهم میکند که مشتری بالقوه جدید ایجاد کرده و با دیگر استراتژیهای فروش بتوانید با آنها دوباره ارتباط برقرار کنید. سهم بزرگی که سوشال لیسنینگ در تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل دارد را نمیتوان نیز نادیده گرفت. شناسایی علایق کاربران شناسایی سلیقه کاربران و افراد تاثیرگزاری که به برند شما واکنش نشان میدهند یکی از مسائلی است که میتواند در ساخت استراتژی تبلیغاتی و توسعه آن کمک کند. با تحلیل و بررسی سلیقه مشتریان و اینفلوئنسرهایی که طرفدار برند شما هستند میتوان خدماتی منحصربهفرد برای رضایت مشتری ارائه کرد. ابزارهای سوشال لیسنینگ همانطور که گفتیم با توجه به گستردگی که در رسانهها وجود دارد، لازم است تا برای شنیدن گفتگو مخاطبان و جمعآوری دادههای مفید از ابزارهای Social listening استفاده کنید. ابزارهای زیادی هستند که وظیفه دادهکاوی شبکههای اجتماعی و مدیریت سوشالمدیا را برعهده دارند. لذا لازم است قبل از تصمیمگیری و انتخاب یکی از آنها برای رشد کسب و کار خود اطلاعات کافی درباره آنها کسب کنید. با بررسی ابزارها متوجه میشوید که هر ابزار برای تحلیل و جمعآوری کدام شبکه اجتماعی به شما میتواند کمک کند. در ادامه به معرفی مختصری از چند نمونه از ابزارهای غیرایرانی و ایرانی پرداخته شده است. ابزارهای خارجی Social listening تنوع در تولید ابزارهای خارجی Social listening بهنسبت ابزارهای ایرانی بیشتر است. با توجه به گستردگی قابلیتهایی که در این ابزارها وجود دارد و از آنجایی که تعدادی از این ابزارها، زبان فارسی را پشتیبانی نمیکنند و ارائه خدمات برخی از آنها نیاز به پرداخت هزینه دلاری دارد؛ قبل استفاده از ابزار مورد نظر، اطمینان حاصل کنید که استفاده از این ابزار میتواند نیازهای شما را برای دادهکاوی و تحلیل اطلاعات برطرف کند. Brandwacht با استفاده از ابزار Brandwacht میتوانید در وبسایتها و وبلاگها، توییتر، پینترست، فیس بوک، یوتیوب، سینا ویبو، VK، QQ و اینستاگرام گفتگو کاربران درباره کسب و کار خود را مشاهده کنید. همچنین میتوانید با استفاد از این ابزار به اطلاعات دیگری همچون علایق مشتریان بالقوه و اینفلوئنسرهای محبوب آنها دست پیدا کنید. قابلیت دیگری که در این ابزار وجود دارد، مقایسه کردن حداکثری سه مخاطب برای دستیابی به علایق مشترک و ویژگیهای منحصربهفرد آنها است. Awario ابزار Awario نیز برای دادهکاوی از شبکههایی همچون فیس بوک، توییتر، اینستاگرم، ردیت، یوتیوب، وبسایتهای خبری و وبلاگها مناسب است. این ابزار علاوه بر اینکه نظرات و گفتگوهای کاربران درباره کسب و کار را در اختیار افراد قرار میدهد، دادهها را نیز میتواند تجزیه و تحلیل کند و گزارشهای بصری را در اختیار مدیر کسب و کارها قرار دهد. ارائه اطلاعات آماری از مخاطبان مانند سن، جنسیت، محل زندگی و… و رتبهبندی مخاطبان با توجه به تعداد فالور و میزان مشهور بودن آنها در شبکههای اجتماعی از دیگر مزایای استفاده از این نرم افزار سوشال لیسنینگ است. دیگر ابزارهای خارجی برای گوش دادن به شبکه های اجتماعی به

تکنیک فاب چیست؟ فروش به کمک تکنیک f.a.b
نقش و جایگاه هیچ یک از تکنیکهای فروش (Sales Techniques)، بازاریابی (Marketing) و برندسازی (Branding) را در رشد روزافزون بیزینسهای موفق نمیتوان نادیده گرفت. بر هیچ یک از صاحبان مشاغل پوشیده نیست که بهکارگیری درست شیوههای برندسازی و بازاریابی و فروش در هر کسب و کاری، نتایج خارقالعادهای را به ارمغان خواهد آورد. اما اینکه کدام شیوه میتواند برای هر سازمانی موجب بازدهی بیشتری شود؛ نیازمند واکاوی است. در این مقاله میخواهیم تکنیک فاب را با هم مرور کنیم. برای شروع پاسخ سوالات زیر را در نظر بگیرید: چه خصوصیاتی محصول شما را از دیگر محصولات همرده خود متمایز میکند؟ کدام ویژگی دلیلی برای منحصربهفرد جلوه کردن محصولتان است؟ کدام عوامل در فرآیند تصمیمگیری مشتری برای خرید محصول یا استفاده از خدمات کسب و کار شما نقش دارند؟ چه مزایایی باعث خرید مجدد محصول و تبدیل مشتری بالقوه به الفعل میشود؟ پاسخ این سوالات استراتژی برای هیچ یک از عوامل دخیل در رشد کسب و کار نیست. بلکه این شیوه تجزیه و تحلیل که با نام تکنیک فاب شناخته میشود، موجب موفقیت در بازاریابی، برندسازی و شکلگیری یکی از برترین شیوههای فروش یعنی فروش به روش خصوصیات، برتریها و فواید به مشتری خواهد شد. اگر برای اولین بار است که نام این شیوه فروش به گوشتان میخورد و دقیقا نمیدانید “تجزیه و تحلیل فاب و تکنیک فروش f.a.b چیست” ادامه این مطلب را با دقت بخوانید! تکنیک f.a.b چیست؟ برای درک بهتر از تکنیک فاب لازم است تا در قدم اول بررسی کنیم، f.a.b مخفف چیست؟ اصطلاح فاب مخفف سه عبارت انگلیسی (Features) به معنی خصوصیات، (Advantages) به معنی برتریها و (Benefits) به معنی فواید است. در همین ابتدا به این نکته اشاره کنیم که برخی تصور میکنند تکنیک تجزیه و تحلیل فاب تنها دلیلی برای استفاده از تکنیک فروش به روش فاب است. اما باید بگوییم این روش تجزیه و تحلیل میتواند موجب رشد کسب و کارها از طریق بازاریابی و برنسازی نیز بشود که در ادامه آن را بررسی میکنیم. یکی از برترین راههای پیشی گرفتن از رقبا تجزیه و تحلیل f.a.b بوده که برای پیادهسازی آن کافی است خدمات و محصولات کسب و کار از سه زاویه بررسی شود. بنابراین فروشنده هر بیزینس قبل از معرفی خدمات و محصولات خود به مشتری، لازم است بهطور مفصل به سه سوال زیر پاسخ بدهد و از این پاسخها گزارش تهیه کند. ویژگیهای محصول یا خدمات من چیست؟ (Features) این محصول یا خدمات چه مزایایی دارد؟ (Advantages) فایده خرید محصول یا استفاده از خدمات معرفی شده، برای مشتری در چیست؟ (Benefits) برای درک بهتر تکنیک تجزیه و تحلیل فاب، در ادامه سه عنصر اصلی این تکنیک را نیز خلاصهوار بررسی میکنیم. ویژگی ها (Features) امکانات هر محصول به معنی جنبههای منحصربهفرد آن است. درست است که شناخت ویژگیهای خدمات و محصولات برای افراد امری بدیهی است. اما مسئله جنجال آفرین در تکنیک فاب، تبدیل خصوصیات به مزایای محصول توسط شخص فروشنده است. چرا که در نهایت برتریهای یک محصول، مشتری را در تصمیم به خرید مصممتر میکند. مزایا (Advantages) پاسخ به این سوال که هر محصول چگونه میتواند نیازهای خاص مشتری را برطرف کند، اشاره مستقیم به مزایای آن دارد. برتریهای یک محصول که براساس ویژگیهای آن شکل میگیرد، دلیلی برای مشخص کردن جایگاه آن محصول، در بین دیگر محصولات رقبا است. برای درک بهتر این مسئله به مثال زیر توجه کنید. در صنف فروش لباسهای بچگانه، لباسهایی که از جنس نخ و پنبه تولید میشوند، در برابر شستشو مقاومت بیشتری از خود نشان میدهند و هیچگونه حساسیتی برای کودکان ایجاد نمیکنند. در این مثال، جنس پارچه که یکی از ویژگیهای لباس است، باعث میشود که این محصول از بین محصولات دیگر رقبا در جایگاه بالاتری قرار بگیرد. واضح است که باتوجه به امکاناتی که در انتخاب این لباس بچگانه با ویژگی گفته شده، وجود دارد؛ تمایل به خرید این محصول به نسبت دیگر محصولات همرده خود بالاتر است. منفعت (Benefits) منفعت مشتری در گرو خرید محصول یا استفاده از خدماتی است که بتواند نیاز او را برطرف کند. اما جالب است بدانید گاهی افراد بهدلیل اینکه تخصص کافی برای خرید یک محصول را ندارند از فوایدی که در آینده با خرید آن محصول یا خدمات بهرهمند خواهند شد، باخبر نیستند. مثلا در دفترچه راهنما و بروشور محصول هر ماشین لباسشویی ویژگیهای آن با جزئیات نوشته شده است. این درحالی است که مصرفکننده با بررسی آنها تنها میتواند میزان حداکثر سرعت چرخش ماشین لباسشویی در دقیقه را بداند و این مسئله که شستشو و خشک کردن این محصول چقدر زمان میبرد باید توسط فروشنده بازگو شود. با این تفاسیر جالب است به این مورد نیز اشاره کنیم که اهمیت پیادهسازی تکنیک فاب بهقدری بالا است که تنها با تسلط بر روی اصل Benefit، در دیگر تکنیکهای فروش نیز مانند بیش فروشی و فروش مکمل موفقیت بیشتر و درآمد بالاتری را کسب خواهید کرد. مزایا تجزیه و تحلیل کسب و کار به روش فاب چیست؟ احتمالا از خود میپرسید تجزیه و تحلیل فاب از کدام روشها میتواند به رشد و موفقیت کسب و کارها کمک کند؟ همانظور که گفتیم تنها یکی از مزایای این تجزیه و تحلیل استفاده از شیوه فروش به روش فاب است که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهید شد. خوب است بدانید که روش فاب به بازاریابی و برندسازی نیز کمک میکند. بازاریابی و برندسازی با تکنیک F.A.B چگونه انجام میشود؟ تمرکز بر روی ویژگیهای محصول و خدمات، عامل اصلی موفقیت در بازاریابی سنتی و دیجیتال و برندسازی شناخته میشود. بروشور، بنر، دفترچهی راهنما و وبسایتها جزئی از ابزارهای تبلیغاتی هستند که ویژگیهای محصول و خدماتی که از سمت هر سازمانی ارائه میشود را برای مخاطب فهرست میکند. حال اگر قبل از استفاده از ابزارهای تبلیغاتی برای بازاریابی و برندسازی تکنیک فاب اجرا باشد با پیدا شدن ویژگیهای برجسته کسب و کارتان میتوانید مانوور بیشتری بر روی آنها بدهید. این یعنی برتری خدمات خود را به نسب دیگر رقبا به مصرفکنندگان نشان میدهید. تکنیک فروش فاب چیست؟ برای استفاده از تکنیک فروش فاب لازم است تا گزارشات بدست آمده از تجزیه و تحلیل F.A.B را بررسی کنید. آنها را درک کرده و به خوبی حفظ کنید تا بتوانید به پرسشهای احتمالی مشتری پاسخ دهید. به