هیچکس نمیتواند بگوید ساختن یک کسب و کار آن هم از صفر کار آسانی است. شکل دادن یک برند را، بهخصوص در کشور ما، اگرچه میتوان به هوا کردن آپولو تشبیه کرد اما هنوز هم میتوان افراد بسیاری را نام برد که با وجود مشکلات یک کارافرین شدهاند. در واقع کارافرین کسی است که یک شرکت را حول یک نوآوری توسعه میدهد و کارافرینی فرآیند تولد یک کسب و کار و برند و حرکت آن به سوی هدف است. برای این که بهتر در مورد مسیر Entrepreneurship بدانید، خواندن این مقاله میتواند اطلاعات مفیدی را به شما ارائه کند.
کارافرینی چیست؟
به زبان ساده، کارافرینی به یک فرد یا گروه کوچکی از شرکا اشاره دارد که در مسیری اصلی برای ایجاد یک کسب و کار جدید حرکت میکنند. اقتصاددانان معتقدند، کارافرینی در واقع جزء جدانشدنی فرآیند تولید بوده که در کنار سه منبع دیگر یعنی زمین یا منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه باعث تولد یک برند و ارائه خدمات میشوند.
یک کارافرین معمولاً ابتدا کار خود را با ایجاد یک طرح تجاری شروع و سپس نیروی کار را استخدام میکند، منابع و منابع مالی را به دست میآورد و در نهایت به مدیریت و رهبری کسب و کار میپردازند. البته همه چیز به این سادگی هم نیست و اغلب کارافرینان هنگام ساخت شرکت خود با مشکلاتی مواجه میشوند. برای نمونه، سه مورد از رایجترین موانع بر سر راه آنها عبارتند از:
- مشکلات و مقررات اداری
- استخدام افراد مستعد
- مشکلات مالی
در نهایت، برای تعریف واژه Entrepreneurship باید بگوییم اقتصاددانان هرگز تعریف ثابتی از «کارافرین» یا «کارافرینی» ارائه نکردهاند (کلمه کارافرین از فعل فرانسوی entreprendre به معنای تعهد کردن گرفته شده است). اگرچه مفهوم کارافرین برای قرنها وجود داشته و شناخته شده است، اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک کارافرینان را از مدلهای رسمی خود کنار گذاشتهاند زیرا آنها بر این باور بودند که اگر یک تعریف ثابت برای این فرآیند ارائه دهند، همه افراد بر اساس همان دستورالعمل پیش میروند و دیگر جایی برای ریسکپذیری یا کشف باقی نمیماند.
فعالیتهای کارافرینی اغلب شامل نوآوری میشود. ح
تی شرکتهای بزرگ ممکن است به دنبال تقلید از این عنصر با پرورش چیزی باشند که به آن «کارافرینی داخلی» میگویند. با بهکار بردن این روش در شرکتها کارمندان تشویق میشوند تا مانند کارافرینان فکر کنند و ایدههای جدیدی را برای شرکت بهوجود آورند.
کارافرین کیست؟
کارافرین یا entrepreneur به فردی گفته میشود که یک کسب و کار جدید را ایجاد میکند، بیشترین خطرات را به جان میخرد و در ازاء تحمل ریسکها، بیشترین لذت را از پاداشها میبرد. فرد کارافرین معمولا بهعنوان یک مبتکر، منبع ایدهها و خدمات و روشهای نوآورانه شناخته میشود. آنها با استفاده از مهارتها و ابتکار لازم برای پیشبینی نیازها و ارائه ایدههای خوب جدید به بازار، نقش کلیدی را در هر اقتصادی ایفا میکنند و میتوان گفت که اقتصاد یک کشور بدون حضور کارافرینان راکد و بیتحرک خواهد بود.
کارافرینان در اشکال و اندازههای مختلف وجود دارند. از صاحبان کسبوکارهای کوچک، تولیدکنندگان محتوا، بنیانگذاران استارتآپ تا هر کسی که جاهطلبی ایجاد یک کسبوکار و کار برای خود را دارد را میتوانیم یک کارافرین بدانیم. اما بهطور کلی، ویژگیهای شخصیتی که میان اکثر کارافرینان مشترک است شامل:
- آزاد و انعطافپذیر
- مبتکر
- هدفگرا و جاهطلب
- تفکر خلاق
- بیباک
- حل کننده مشکلات
- دارای دانش مالی
همچنین کارافرینان عموما از مهارت مذاکره و متقاعدسازی خوبی برخوردارند تا بتوانند دیگران را دعوت به حمایت از کسبوکار خود کنند.
مراحل کارافرینی یا راه اندازی کسب و کار جدید
برای این که یک کسب و کار از صفر، مراحل معینی وجود ندارد و تقریبا هر فرد با روش خاص خود پیش میرود. اما با این حال، برخی از استراتژیها و نقشههای راه میان کارافرینان موفق بسیاری مشترک بوده که شما نیز با رعایت آنها میتوانید موفقیت و ماندگاری کسب و کار نوپای خود را تا حد زیادی تضمین کنید. در ادامه ما چند مرحله مهم از این فرآیند را به شما معرفی میکنیم.
خودشناسی
مهمترین نقطه شروع کارافرینی و راهاندازی یک کسب و کار از صفر، خودشناسی است. فردی که قصد دارد کارافرین شود باید با ویژگیهای شخصیتی، علایق، نقاط قوت و ضعف و از همه مهمتر مهارتهای خود آشنا باشد. در واقع به کمک خودشناسی شما میتوانید تشخیص دهید در مسیر راهاندازی کسب و کار چه کارهایی را خودتان میتوانید انجام دهید و برای چه کارهایی نیاز به راهنمایی و کمک دارید. بدین ترتیب از هدر رفتن منابعی مانند زمان و سرمایه جلوگیری کرده و انرژی خود را در جهت حرکت به سمت هدف خرج میکنید.
طرح کسب و کار یا Business plan
طرح کسب و کار به یک سند نوشته شده گفته میشود که اهداف کسب و کار و روش رسیدن به آنها را از اولین و پایهایترین قدم تا مهمترین اهداف را مشخص میکند. در واقع این سند یک نقشه راهی است که مسیر کسب و کار را از نظر بازاریابی، درآمد و عملیاتی نشان میدهد. بزینس پلن همچنین به برندها کمک میکند تا عملکرد بهتری داشته باشند، فعالیتهای خود را ار
زیابی کنند و در مسیر هدف باقی بمانند.
۶ بخش کلی یک طرح کسب و کار یا Business plan شامل:
- خلاصه اجرایی
- محصولات و خدمات
- تحلیل بازار
- استراتژی بازاریابی
- برنامهریزی مالی
- سرمایه
تعیین مشتری هدف
هیچ کسب و کاری، یا حداقل هیچ کسب و کار نوپایی، نمیتواند تمام مشتریان خود را راضی نگهدارد. پس باید بخشی از بازار را که به احتمال بیشتر به محصولات شما علاقمندند و سود بیشتری به همراه دارند را به عنوان مشتری هدف انتخاب و بهترین خدمات را به آنها ارائه کنید. تعیین مخاطب هدف هرچه دقیقتر و جزئیتر باشد، شما نیز بهتر میتوانید نیازها، علایق و خواستههای مشتریان خود را بشناسید.
تیم سازی و استخدام نیرو
اجازه دهید تا با شما روراست باشیم، این باور که هرچه نیروی انسانی بیشتری داشته باشید موفقتر هستید، کاملا غلط است! پس تا زمانی که به نیروی انسانی نیاز ندارید کسی را استخدام نکنید. یکی از مشکلاتی که کارافرینی بههمراه دارد، مشکلات استخدام نیرو است که اغلب شرکتها در ابتدا دو عملکرد معیوب دارند:
- تعداد زیادی نیرو استخدام میکنند و با گذشت زمان مجبور به تعدیل آنها میشوند.
- تعداد کمی نیرو استخدام میکنند و از حجم فشار کاری نمیتوانند کیفیت خوبی ارائه دهند.
بنابراین بهتر این است که سیاستی متعادل داشته باشید و رویکرد میانه را در استخدام تعداد نفرات پیش بگیرید.
انواع کارافرین
همه کارافرینان یکسان نیستند و طبیعتا همه آنها نیز اهداف یکسانی ندارند. این اهداف متفاوت باعث میشود تا افراد کارافرین نیز مانند مفهوم کارافرینی انواع مختلفی داشته باشند. برخی از انواع کارافرین که میتوان نام برد عبارتند از:
سازنده
سازندگان به دنبال ایجاد شغل در یک بازه زمانی کوتاه هستند. این کارافرینان با استخدام بهترین استعدادها و جستجوی بهترین سرمایهگذاران تلاش میکنند تا زیرساختهای قدرتمندی ایجاد کنند. آنها شخصیتهای مثبتی دارند و میتوانند به خوبی ارتباطات اجتماعی برقرار کنند که این ویژگی برای رشد سریعی که در کسب و کار خود میخواهند مناسب است، اما همین ویژگی نیز میتواند روابط شخصی و کاری آنها را با مشکلاتی مواجه کند.
فرصت طلب
کارافرینان فرصتطلب، افرادی خوشبین هستند که توانایی شناسایی فرصتهای مالی را دارند، زمان مناسب برای ورود به این فرصت را میدانند، میتوانند در طول زمان رشد خود را حفظ کنند و در نهاین زمانی که یک کسبوکار آنها به اوج خود میرسد، به موقع از آن خارج میشوند. این نوع از کارافرینان، توجه ویژهای به سود و ثروتی که خواهند ساخت دارند، بنابراین جذب ایدههای کارافرینی میشوند که برای آنها فرصت کسب یا افزایش درآمد ایجاد کند. رفتار کارافرینان فرصتطلب اغلب تکانشی است و این باعث ریسکپذیری آنها نیز خواهد بود.
مبتکر
دسته مبتکر کارافرینان افراد بسیار کمیابی هستند که یک ایده یا ارائه بینظیر را ارائه میکنند که پیش از این به ذهن کسی نرسیده است. توماس ادیسون، مارک زاکربرگ، استیو جابز و بسیاری دیگر از نمونه کارافرینان فرصتطلب هستند که بر آنچه دوست داشتند کار کردند و یک تجارت موفق را شکل دادند.
نوآوران به جای تمرکز بر پول، بیشتر به تأثیر محصولات و خدماتشان بر جامعه اهمیت میدهند. آنها معمولا توانایی مدیریتی خوبی ندارند زیرا ایدهپردازند و اغلب کارهای روزانه را به دست افراد دیگر میسپارند.
متخصص
کارافرینان متخصص افراد تحلیلگر و ریسکگریزاند. آنها دانش و مهارت بسیاری در حوزه خود دارند که از آموزش و کارآموزی بهدست آمده است. یک کارافرین متخصص کسب و کار خود را از طریق شبکهسازی و ارجاعها ایجاد میکند و در نتیجه رشد کندتری نسبت به یک کارافرین سازنده دارد.
مدل های کارافرینی
Entrepreneurship انواع مختلفی دارد که هرکدام از آن نتایج مختلفی بههمراه خواهد داشت. بارزترین نمونه کارافرینی، راهاندازی کسب و کارهای جدید است اما مدلهای بسیار دیگری نیز وجود دارد. ما در ادامه به معرفی برخی از مشهورترین این مدلهای میپردازیم.
کسب و کارهای کوچک
کارافرینی کسب و کارهای کوچک، ایده افتتاح یک کسب و کار بدون تبدیل آن به یک شرکت بزرگ یا باز کردن شعبهها و زنجیرهای کردن آن است. آژانس مسافرتی، یک رستوران کوچک، مغازه خوار و بار فروشی و .. همه نمونههایی از راهاندازی کسب و کارهای کوچک هستند. در این مدل کارافرینان معمولاً پول خود را سرمایهگذاری میکنند و اگر کسبوکارشان به سودی برسد، میتوانند مسیر خود را ادامه دهند. آنها سرمایه گذار خارجی ندارند و تنها در صورتی وام میگیرند که به ادامه کسب و کار کمک کند.
استارتاپی مقیاسپذیر
این کارافرینان اغلب شرکتها یا افرادی هستند که با یک ایده منحصربهفرد و با چشمانداز ایجاد یک تغییر کسب و کار خود را آغاز میکنند. استارتاپها معمولا برای رشد ایده خود به سرمایهگذاران خارجی نیاز دارند و افرادی را به خود جذب میکنند که متفاوت میاندیشند. کارمندان آنها نیز افراد باهوش و خلاق هستند که با ایدههای خود به رشد شرکت کمک میکنند.
شرکت های بزرگ
کارافرینی شرکتهای بزرگ یک بخش تجاری جدید است که به یک شرکت قدیمی افزوده میشود. در این نوع Entrepreneurship شرکت موجود به احتمال زیاد موقعیت خوبی برای انشعاب در یکی از بخشهای خود یا حضور در یک فناوری جدید را دارد و مدیرعاملان آن نیز بر این باورند که این بازار جدید و ایدههای نو برای آنها سودآور خواهد بود.
عواملی مانند تغییر در فناوری، ترجیحات مشتری، رقابت جدید و غیره، شرکتهای بزرگ را مجبور میکند تا بهطور مداوک محصولی نوآورانه ایجاد کنند و آن را به مجموعه جدیدی از مشتریان در بازار جدید بفروشند. بدین ترتیب آنها به کمک این نوع راهاندازی کار، یک محصول جدید میسازند و سطح و کیفیت خود را حفظ میکنند.
اجتماعی
این نوع کارافرینی بر تولید محصول و خدماتی تمرکز دارد که نیازها و مشکلات اجتماعی را برطرف میکند و برای منفعت بشریت است. تنها هدف آنها کمک به جامعه بوده و اغلب انتظاری برای کسب سود ندارند. بدین ترتیب با کارافرینهای اجتماعی با ارائه محصولات و خدمات خود تلاش میکنند تا جهان بهتری برای همه مردم بسازند.
کارافرینی چه نقشی در اقتصاد یک کشور دارد؟
در زبان اقتصاددانان، یک کارافرین نقش عامل هماهنگکننده در اقتصاد سرمایهداری را دارد. این عامل هماهنگکننده در واقع منبعی است که کل اقتصاد را به سمت سود هدایت میکند و با ترویج سرمایه جامعه را به حرکت درمیآورد. در بازاری سرشار از عدم اطمینان مانند بازار سرمایه، این کارافرین است که میتواند اعتمادسازی کمک کند، زیرا ریسک را به عهده میگیرد و با کشف کارآمدیهای جامعه باعث پویایی آن میشوند. علاوه بر این کارافرینی در میان شرکتهای فعال رقابت ایجاد میکند که این خود نیز عامل تلاش و توسعه است.